تبلیغات همیشه مهمترین روش جذب مشتری بوده اند و سرمایهگذاری روی تبلیغات همیشه از روشهای سودآوری برندها محسوب میشود مخصوصا برندهایی که رقبای دیرینه در بخش خود هستند. یکی از پایههای تبلیغات همیشه خلاقیت است. با وجود اینکه تبلیغات اخیرا به شبکههای مجازی و ایجاد هشتگهای فراوان کشیده شده، اما هنوز هم تبلیغات بیلبوردی حرف برای گفتن دارند و سرمایهگذاریهای کلانی از سوی برندهای معتبر بر روی این دست از تبلیغات انجام میشود. در این بخش از مالتینا بلاگ با تبلیغات جالب بین رقیب های معروف در زمینههای مختلف آشنا شوید.
رقبای دیرینه در صنعت غذا و رستورانداری
بخش صنایع غذایی و رستوران ها تاثیر مستقیمی روی سلامت انسان دارند و به همین خاطر انتخاب برند مناسب اهمیت زیادی دارد. از همین رو برندها به عرصهی رقابت با یکدیگر وارد شده اند. در ادامه به دو نمونه اشاره خواهیم کرد.
پپسی و کوکاکولا
حتما شما هم هنگام خرید نوشیدنیهایی مثل نوشابه ترجیح می دهید یکی از این رقیب های معروف را انتخاب کنید، اما اینکه در نهایت کدام یک انتخاب میشود برای صاحبان این دو شرکت اهمیت ویژه ای دارد. این دو برند همواره در حال یافتن روشهایی برای نمایش برتری خود نسبت به رقیب بوده اند. این نبرد بین رقبای دیرینه در بین هیچ دو نوشیدنی دیگری یافت نمیشود. و به همین علت رقابت بین این دو را جنگ کولا مینامند.
کوکاکولا در سال ۱۸۸۶ شروع به کار کرد، در حالی که پپسی کولا در سال ۱۸۹۳ آغاز به کار کرد.
پپسی کولا با معرفی یک کمپین بازاریابی به نام «چالش پپسی» اولین ضربه را علیه کوکا کولا در سال ۱۹۷۵ وارد کرد. چالش پپسی شامل تست طعم بدون اطلاع از برند بین افراد بود، که در آن بیشتر نوشابه پپسی را دوست داشتند.
دعوای تجاری این رقبای دیرینه ۱۰ سال ادامه داشت، به خصوص پس از اینکه کوکا فرمول خود را تغییر داد و «NewCoke» را در سال ۱۹۸۵ با استقبال زیاد راهاندازی کرد.
این روند کاهشی با اشتباهات شرکت پپسی در تبلیغات بالا و پایین میشد. اولین مورد وقتی بود که هنگام فیلمبرداری تبلیغات تجاری پپسی، موهای مایکل جکسون اتش گرفت! دیوید بووی در حالی که با شرکت پپسی کولا قرارداد داشت ،متهم به تجاوز جنسی شد. علاوه بر این، پپسی در تبلیغات تجاری به نام «مانند یک نمازگزار» نمایشی برگزار کرد که به اعتقاد بسیاری ضد دین بود. سرانجام، در سال ۹۳، مصرف کنندگان از کم شدن حجم نوشیدنی خبر دادند.
مک دونالد و برگر کینگ
شاید برای شما هم عجیب باشد که این نبرد را در بین رقبای دیرینه رستوران های زنجیرهای هم بشنوید، اما چه باور کنید چه نه، این دو برند رقیب تجاری یکدیگر هستند و همانند نمونههای قبل، کشمکش و درگیری تبلیغاتی بسیاری داشتهاند!
با وجودی که مک دونالد برند شناخته شده تری محسوب میشود اما برگرکینگ نیز نه به آن اندازه اما برند محبوبی به شمار میرود. مک دونالد از این روند رو به رشد برگر کینگ احساس خطر میکرد و دست به اقدام عجیبی زد. این برند رستوران برای تبلیغات خود فرصت رقابت را از دست نداد و با نصب یک بیلبورد در فرانسه، اعلام کرد که نزدیک ترین شعبه Burger King 258 کیلومتر از آنجا فاصله دارد.اما شعبهی مک دونالد McDonald’s در فاصله ۵ کیلومتر از آن مکان بنا شده و این، گستردگی شعب آن را نشان میداد.
با این حال برگر کینگ ثابت کرد پرداخت هزینه بابت طراحان تبلیغاتی با دلایل حساب شده انجام میشود. این برند نیز با همان روش پاسخی برای تحقیر مک دونالد ارائه داد و پرسید آیا واقعا غذای آنها خوشمزه است یا ارزش طی کردن ۲۵۸ کیلومتر بیشتر است؟ البته این پایان رقابت این رقیب های معروف نبود و همچنان در این عرصه فعالیت دارند.
رقیب های معروف در بخش تکنولوژی
با در میان آمدن نام جنگ بین برند ها، ذهن همگان به سمت رقبای دیرینه در بخش تکنولوژی میرود و حقیقتا هم تفکر درستی است. همواره شرکتهای مختلف در این حوزه علاوه بر ارائه محصول، به دنبال ارتقا در نسخههای بعدی هستند و علاوه بر آن امکان تاثیرگذاری در کار طرف مقابل را نیز دارند. از جمله بخشهای این حوزه، تلفن همراه و رایانه های شخصی است
سامسونگ و اپل
برای خرید تلفن همراه با قیمتهای بالا و انتخاب از بین گوشیهای هوشمند پرچمدار، انتخاب بین دو برند سامسونگ و اپل به یک چالش بین افراد تبدیل شده است. بسیاری از افراد اندروید را انتخاب میکنند زیرا مشتری مدار است و بسیاری دیگر ترجیح میدهند از امنیت سیستم عامل ios بهره ببرند. به هرحال برتری هیچ کدام از این رقبای دیرینه نتوانسته دیگری را از پای درآورد و این کشمکش تا این لحظه نیز ادامه دارد.
این کشمکشها از زمان ارائه samsung S3 شروع شد و تا کنون هیچ یک از این شرکتها عقبنشینی نکرده اند. اکنون طرفداران این دو برند نیز در شبکههای اجتماعی به کمپینهای حمایت از برندهای محبوب خود پیوسته و تبلیغات رنگ جدیدی به خود گرفته است.
مایکروسافت و اپل
به دلیل انحصار طلبی دو برند، رقابت دیگری از جانب شرکت اپل با شرکت بزرگ کامپیوتری مایکروسافت شکل گرفت. بیل گیتس نیز همیشه دوست داشته محصولات شرکت خودش در صدر باشد و به همین خاطر با شرکتهای بسیاری ارتباط ندارد و اکثر اپلیکیشنهای دسکتاپ آن تنها برای ویندوز ارائه میشود. این اتفاق به طور انحصاریتر برای اپل هم رخ داده است. تقابل بین این رقیب های معروف همیشه جذاب بوده است. واضح بود که بنیانگذار اپل، استیو جابز طرفدار بیل گیتس نبود.
همه چیز با کمپین تبلیغاتی مقایسهای Get A Mac آغاز شد. تبلیغی با زمینه سفید و بازیگری با لباس معمولی، جاستین لانگ، که خود را به با عنوان «سلام من مک هستم» و جان هاجمن با کت و شلوار و کراوات که خود را به عنوان «و من یک pc» معرفی کردند. در این تبلیغات طرحهای کوتاه برای مقایسه قابلیتهای Mac و PC به نمایش گذاشته شد. با سخنان زده شده در این سری تبلیغ در انتها مک را محصولی راحت و مناسب معرفی میکرد و برتری آن را القا میکرد. در اواخر سال ۲۰۰۸، مایکروسافت با تبلیغات شخصی خود با نام «I’m a PC» پاسخ تبلیغ اپل را داد. در آن افراد مشهور، چهرههای عمومی و شهروندان عادی حضور داشتند که همگی در محیط های مختلف شعار «من یک PC هستم» را میخوانند. اپل طولی نکشید که به کمپین تبلیغاتی مایکروسافت، «I’m a PC» پاسخ داد. در این تبلیغ این به مخاطب القا میشد که مایکروسافت به جای حل مشکلات ویندوز ویستا، بیشترین درامد خود را صرف تبلیغات و تخریب میکند! این رقیب های معروف نیز تا این لحظه در حال رقابت هستند.
مایکروسافت و گوگل
مایکروسافت و گوگل نیز از رقبای دیرینه یکدیگر محسوب می شوند. و به طور مداوم در حال ارائه تبلیغاتی علیه یکدیگر هستند. در مارس ۲۰۱۳، گوگل تبلیغاتی با عنوان «کروم، اکنون برای همه» «Chrome: Now Everywhere» برای تبلیغ مرورگر خود منتشر كرد.
دو ماه بعد، مایکروسافت با یک کمپین تبلیغاتی تحت عنوان Scroogled به کاربران Chrome هشدار داد که Google حریم خصوصی آنها را نقض می کند. مایکروسافت با انتشار آگهی ای با عنوان گوگل کروم مانند توپ تنیس به همه جا سرک می کشد! تبلیغات گوگل کروم را تقلید کرد و ادعا کرد که Chrome همه کارهای آنها را ردیابی می کند.
در اواسط ماه نوامبر، کمپین Microsoft’s Scroogled حتی فروش کالا با پیام های ضد Google را آغاز کرد. گوگل با چند کنایه پاسخ داد و گفت آخرین اقدام مایکروسافت جای تعجب ندارد. آنها شدیدا در حال کار در بخش طراحی لباس هستند. گوگل همچنین به تمسخر اعلام کرد در حالی که مایکروسافت مشغول فروش تی شرت بود، گوگل سخت روی Google Glass کار می کرد.
رقبای دیرینه در حوزه خودروسازی
خودروسازی در خارج ایران به دلیل گستردگی و تلاش برای بهبود عملکرد و طراحی های منحصر به فرد، از جمله حوزه هایی محسوب میشود که رقابت در آن زیاد است. یکی از این رقیب های معروف دو شرکت آئودی و BMW هستند. علاوه بر این دو شرکت های مختلف دیگری نیز مانند مرسدس بنز و جگوار، در این فضای رقابتی وارد شدهاند و تبلیغاتی علیه یکدیگر انجام دادهاند که ما به همین یک مورد بسنده میکنیم.
آئودی و BMW
یکی از معروف ترین جنگهای تجاری در بازاریابی و تبلیغات، بین BMW و آئودی انجام شد. مانند دیگر مارکهای بزرگ این لیست، بیوام.و آئودی دهها سال است که در حال جنگ با یکدیگر هستند. با این حال، یک بیلبورد نصب شده در سانتا مونیکا، مانند بمب در جهان ترکید و به گوش همه رسید.
در اینجا خلاصه ای از اختلافات این ر خودروسازی که در بیلبوردها رخ میداد، آورده شده است:
ابتدا BMW با تشبیه مسابقات رالی به شطرنج با پیام انتخاب مهرهی درست، بیلبورد تبلیغاتی خود را نصب کرد. در سمت دیگر، آئودی این تشبیه را مسخره کرد و با جملهی «شطرنج؟ من رانندگی را ترجیح میدهم»، جنگ را شروع کرد. در ادامه نیز به دلیل اینکه پاسخی از BMW دریافت نکرد بیلبورد دیگری با همان ماشین A4، مستقیما آئودی را به جنگ دعوت کرد و نوشت منتظر حرکت BMW است.
بی.ام.و نیز در پاسخ بیلبوری سه برابر آئودی نصب در کنار نمای خودرو سری ۳ این شرکت، عبارت «کیشومات» را درج کرد. و نوبت را به آئودی داد.
آئودی نیز بیلبوردی به همان ابعاد نصب و در کنار خودروی R8 پیامی با مضمون عدم توانایی مقابله مهرهی پیاده شطرنج آنها با شاه آئودی نوشت.
در مرحله بعد BMW به جای نصب بیلبورد از بالن تبلیغاتی روی تابلوی قبلی آئودی استفاده کرد و در کنار ماشین F1 عبارت «بازی دیگر تمام است» را حک کرده بود.
آئودی نیز در بیلبورد بعدی خود به کنایه نوشت «بهتر است مدالهای خود را بررسی کنید تاریخ مصرفشان گذشته!»
با نصب بیلبورد بزرگ بی.ام.و در مسکو، همگان تصور پایان این نبرد را داشتند که آئودی با طعنه نوشت برنده شدن جایزه خودروی سال را به بی.ام.و تبریک میگوید، از طرف برنده ۶ سال پیایی مسابقات لومون!
بی.ام.و هم کوتاه نیامد و به همان روش برنده شدن مسابقات ۲۰۰۶ آفریقای جنوبی را از طرف بهترین خودروی جهان در ۲۰۰۶ تبریک گفت. در ادامه این درگیری بین رقبای دیرینه، شرکتهای دیگری نیز وارد شدند!
کلام آخر
در این رقابت بین رقیب های معروف، این سوال پیش میآید که این روند مخرب است یا سازنده؟ اگرچه شاید تصور کنید قصد این کشمکشها تخریب بوده باشد و شاید در واقعیت هم با همین هدف انجام شود. اما همیشه این رقابت برای طرفین سودمند بوده است حتی اگر سهم یکی از دو طرف از سود این مدل تبلیغات بالاتر باشد.
در این رقابتها طرفین سعی میکنند ویژگیهای متمایزکنندهی خود را برجسته کرده و نشان دهند از رقیب خود برتر هستند. این مدل رقابتها که در سراسر دنیا حتی در کشور ما نیز رخ میدهد، همچنین باعث جذب مخاطب و انتظار برای پاسخی دندان شکن از طرف رقیب، چه به صورت عملی و در طراحی محصول و چه به صورت تبلیغاتی خواهد شد و اکثر مخاطبان به این روشها علاقه بیشتری دارند.
پس اگر حتی هدف این رقابت تخریب هم باشد باز نتیجهی حاصل در صورت تفکر پشت تبلیغات و طراحی محصولات، زیاد ناامیدکننده نخواهد بود.
اگر این مطلب برای شما مفید بود آن را به اشتراک بگذارید.
منبع: payspacemagazine.com