همه ما با داستان و قصهگوییهای پدر بزرگ، مادربزرگ، پدر و مادر در بچگی بزرگ شدیم، اغلب بزرگهای خانواده راوی داستان و قصههای زیادی برای اعضای کوچکتر خانواده بودند. روزهای خوب قدیمی در زیر کرسی یا کنار بخاریهای گرم خانههای پدربزرگ و مادربزرگ با روایت قصههایشان ما را به سفرهای خیالی میبرد، قصههای هزار و یک شب. این داستانها به ما کمک کردند تا برخی از درسهای مهم زندگی را به صورت غیر مستقیم یاد بگیریم. این قصهها به ما خیر و شر را نشان دادند. به همین دلیل گفته میشود که روایت قصه و داستان در تربیت کودک نقش بسیار مهمی دارد. با این حال، امروزه با وجود فناوریهای نوین، خانوادههای هستهای و والدین شاغل هنر داستانگویی و قصهخوانی با افول مواجه شده است.
بر اساس تعریف شبکه ملی داستانگویی ایالات متحده داستانپردازی به هنر تعاملی استفاده از کلمات و اعمال برای آشکار کردن عناصر و تصاویر در یک داستان و در عین حال تشویق تخیل شنونده اتلاق میگردد. داستان گویی یک نوع فعالیت هنری با سابقه طولانی است. شایان ذکر است که داستانپردازی کاملا متفاوت از کتابخوانی است، زیرا داستان خوانی بدون استفاده از مواد چاپی و با ارتباط چشمی مکرر بین مجری و شنونده انجام میشود.
داستانپردازی و قصهخوانی برای کودکان با مزایای روانشناختی و آموزشی زیادی همراه است، از جمله این مزایا میتوان به تقویت قوه تخیل کودک به منظور تجسم کلمات گفتاری، بهبود واژگان و مهارتهای ارتباطی دقیقتر اشاره کرد. با این حال، مکانیسم مغزی کودکان که تحت تاثیر قصهگویی قرار میگیرد، چندان شناخته شده و معلوم نیست. در این نوشتار قصد داریم شما را با مزایای قصهخوانی و داستانپردازی و اثرات بارز آن در تربیت کودک و رشد شخصیت کودکی آشنا کنیم.
مزایای داستانخوانی در تربیت کودک
داستانخوانی علاوه بر سرگرم کردن کودکان، مزایای بسیاری در تربیت کودک و کمک به رشد شخصیتی وی در پی دارد. از جمله برخی از مزایای قصهگویی و داستان خوانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• معرفی واژگان جدید به کودک: یک مزیت بزرگ داستانخوانی یادگیری کلمات و واژگان جدید از طریق گوش دادن دقیق به داستان است. واقعیت این است که کودک در مورد کلمات کنجکاو است و شاید نتواند معانی برخی از کلمات را به درستی درک کند. به همین دلیل پرس و جو میکند و کلمه جدید را یاد خواهد گرفت. توضیح کلمه با مفاهیم ساده و آسان علاوه بر یادگیری کودک باعث ایجاد یک حس مثبت و مطلوب میشود. به این ترتیب کودک با واژه جدید ارتباط بهتری برقرار میکند، دایره لغات کودک گستردهتر میشود و برای مدت زمان طولانیتری کلمات در حافظه وی باقی میماند.
• تقویت و بهبود مهارتهای شنیداری کودکان: مطالعات ثابت کرده است که نوزادی دورهای است که کودکان بیشترین کلماتی را که بعدا در زندگی خود از آن استفاده میکنند را جذب میکنند. بنابراین روایت داستان حتی برای نوزادان باید بخش مهمی از برنامههای والدین باشد. به این ترتیب کودک در سنین بالاتر مهارتهای شنیداری بهتری خواهد داشت. معمولا کودکان دوست دارند بیشتر صحبت کنند تا گوش بدهند. این رفتار به خصوص در کلاسهای درسی بسیار مشهود است، اغلب کودکان شنوندگان خوبی نیستند. به همین دلیل وقتی والدین در راستای تربیت کودک خود از سنین کم داستانخوانی را آغاز میکنند، ناخودآگاه کودک به شنونده بهتری تبدیل میشود. پس بهتر است به جای صحبت کردن، آموزشهای لازم برای گوش دادن و درک بیشتر مفاهیم را از طریق قصهگویی امتحان کنید.
• مقایسه قصهخوانی از طریق لپتاپ با راویان خانوادگی: هنر داستان خوانی پس از ظهور فناوریهای جدید دستخوش تغییرات ناخوشایندی شده است. دیپا کا، یکی از مشاوران تربیت بر این باور است که داستانگویی یک فعالیت تعاملی است، اما در رسانههای دیجیتال روند قصهگویی کاملا یک طرفه است و تنها تفکر و تصویری که مناسب است به مخاطب نشان داده میشود. به این ترتیب، مغز کودک تبدیل به یک مخزن میشود و رفته رفته کودک دست از تخیل و تفکر برمیدارد. شاید برای بسیاری از والدین نمایش داستان از طریق اینترنت یک برنامه عالی در تربیت کودک تلقی شود، اما واقعیت این است که داستانگویی در تعامل با یک انسان دیگر و استفاده از تخیل برای تجسم تاثیر بسزایی دارد.
• برقراری ارتباط با ریشههای فرهنگی: قصهگویی و روایت داستانهای اصیل مربوط به هر ناحیه و مکان باعث میشود کودک از میراث فرهنگی غنی خود آگاه شود، در نتیجه عشق به یادگیری تاریخ در ذهنش جرقه زده شود. زمانی که کودک به زبان مادریاش تسلط کامل پیدا میکند، علاقهمند به گوش دادن قصههاست. به همین دلیل بهتر است داستانها با گذشت زمان و بالا رفتن سن کودک تکامل یابند. داستانهای نقل شده نباید تنها مربوط به مسائل اخلاقی باشند، بلکه باید به عنوان یک عامل محرک در ذهن کودک او را ترغیب به یادگیری بیشتر کند.
• داستان پردازی یک فعالیت عالی برای یادگیری: داستانپردازی یک فعالیت بسیار تعاملی است. با پیشرفت داستان، کودک سوال میکند. داستاننویسها معمولا از روشهایی برای کنجکاو کردن کودکان استفاده میکنند و آنها را ترغیب به سوال پرسیدن میکنند. همین روند باعث میشود کودک بیشتر فکر کند. آنها یاد میگیرند چگونه تصاویر موجود در کتاب داستان را با داستان ارتباط دهند و همین امر باعث افزایش ظرفیت تجسم و تخیل در ذهن کودک میشود. همچنین در طول بازی میتوانید از کودک بخواهید که داستان را برای شما تعریف کند، این کار باعث افزایش ظرفیت حافظه کودک میشود.
• ترغیب رشد احساسات کودک: محیط رسانههای امروزی مملو از داستانهای نمایشی است که کودکان با آن آشنایی کاملی دارند. کانالهای تلویزیونی بیشمار، اینترنت، گوشیهای موبایل و … توجه کودکان را به خود جلب کرده است و اغلب کودکان درگیر آن میشوند. این رسانههای بصری پر سرعت باعث کاهش رشد ذهنی کودک میشود. اما با گوش دادن به داستان روند دیگری برای کودک دارد، وقتی به داستان گوش میدهید احساسات شما واقعی است، زیرا ظرفیت تفکر کودک افزایش یافته است و تعامل راوی با کودک قوه تخیل او را قویتر خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
داستان عاشقانه | نمونههایی از داستانهای کوتاه عاشقانه
اهمیت داستانپردازی در رشد شخصیت و تربیت کودک
داستانپردازی قدیمیترین شکل تدریس است. انسان از زمانی که اجتماعات اولیه بشری را تشکیل داد و به بزرگترین سوالات کودکان در زمینه آفرینش، زندگی و زندگی پس از مرگ پاسخ داده است. به همین دلیل داستانها ما را تعریف میکنند، به ما شکل میدهند، ما را کنترل میکنند و ما را میسازند. هر فرهنگ انسانی در جهان ادبی نیست، اما هر فرهنگ داستانهایی برای تعریف کردن دارد.
داستان حس جادو و تعجب را به وجود میآورد، در مورد زندگی کردن خود و دیگران، نحوه رفتار آموزههای بینظیری برای کودکان دارد تا بتوانند درک، احترام، قدردانی مناسبی نسبت به سایر فرهنگها داشته باشند و بتوانند نگرش مثبتی را نسبت به مردم سرزمینها و مذاهب مختلف ترویج دهد. آلبرت انیشتن میگوید: اگر فرزندان باهوش میخواهید، برای آنها داستان بگویید. اگر میخواهید فرزندان نابغه داشته باشید، داستانهای بیشتری برای آنها بگویید.
در مدارس ابتدانی که ارتقا سطح سواد از اولویتهای اصلی مدرسه باشد، میتوان از داستانگویی برای افزایش سریع استانداردها ضمن توسعه مهارت، دانش و اعتماد به نفس در طیف وسیعی از حوزهها استفاده کرد. مزیت دیگر گوش دادن به داستان، آمادگی کودک برای یادگیری آکادمیک است. داستان گویی باعث معرفی واژههای جدید به کودک میشود. در سطح خانه اعضای خانواده برای برقراری ارتباط با یکدیگر از تعداد محدودی کلمات استفاده میکنند. اما داستانها با معرفی کلمات جدید و آکادمیک زمینه را برای یادگیری کودک آماده خواهد کرد.
اگر از کودک بخواهید که داستانهایی که قبلا برای او خواندهاید، برایتان تعریف کند، یا داستان روز قبل از کجا قطع شده است، به افزایش حافظه کودک خود کمک شایانی کردهاید. همیشه اجازه دهید کودک در طول فرآیند قصهگویی سهم خود را با شما به اشتراک بگذارد. بنابراین از کودک روایت داستان بخواهید یا آنها را ترغیب کنید تا شخصیت جدیدی در همان داستان خلق کند.
از طریق تعریف کردن داستان تفاوت بین فرهنگها و سبکهای مختلف زندگی به بچهها معرفی میشود. همه داستانها برای کودکان آموزنده است، زیرا برای آنان جهان جدیدی است. کودکان چیزهای بسیار کمی در مورد زندگی کردن می دانند، طرح داستان به بچهها در تجسم شخصیت کمک میکند.
والدین هنگام خواندن داستان باید جنبههای خاص مراقبت از کودک را نیز در نظر بگیرند. اگر میخواهید بچهها به طور جدی به قصه گوش دهند و داستان را درک کنند، باید داستان را احساسی بخوانید. قوت صدا مطابق با احساسات و عواطف به تصویر کشیده شده روند داستانگویی را تغییر میدهد. برای انتقال بهتر ایدهها به روش دقیقتر استفاده از زبان بدن نیز توصیه شده است. یک قصهگوی ماهر داستان را به خوبی روایت خواهد کرد. از آنجایی که والدین قصهگو پیوند عاطفی بیشتری با کودکان دارند، میتوانند به کودکان بیاموزند خلاق باشند و افکار خود را به عمل پویا تبدیل کنند.
- درک اجتماعی: داستانپردازی باعث افزایش درک عمومی کودک از فرهنگ میشود. در راستای تربیت کودک از طریق داستانخوانی میتوانیم به تقویت مهارت برقراری ارتباط با دیگران در کودک کمک کنیم، در نتیجه این امر مهربانی، تحمل، احترام و حس مسولیت پذیری در کودک تقویت خواهد شد. این کار باعث اتصال کودک به خانواده و جامعه میشود. کودک در طول داستان خودش را در جای قهرمان داستان قرار میدهد و حس جدیدی را درک میکند.
- تقویت ذهن: ارتباط بین قصهگویی و ادبیات به خوبی برقرار شده است. داستانخوانی باعث ایجاد عشق میشود و برای شونده انگیزه ایجاد میکند. واژگان جدید، درک بهتر، تربیت کودک، تقویت حافظه و افزایش خلاقیت خود تنها بخشی کمی از فواید داستان خواندن برای بچههاست. بهبود مهارت گوش دادن، افزایش قدرت یادگیری و نحوه برقراری ارتباط با دیگران در کنار تقویت تفکر خلاق و قدرت حل مسلئه کودک را تشویق به تعامل بیشتر میکند.
علم و فناوری بدون تخیل همانند موسیقی بدون ابزار و آلت است. از طریق تخیل و تصور میتوان امکان و احتمال ایجاد کرد. بنابراین بدون خیالپردازی نمیتوان به چیز جدیدی دست یافت. زمانی که برای کودک قصه خوانده میشود، شانس تغییر شخصیتها، تداخل و درگیری را به آنها بدهید. ایجاد این نوع از تغییرات باعث میشود، به ترتیب کودک سمت و سویی جدید بدهد و دنیای کوچک او را تغییر دهید. - ارتباطات عاطفی: در یک داستان، شنونده میتواند در یک محیط کنترل شده و ایمن انواع احساس همانند ترس، قهرمانی، عشق، نفرت، دلسوزی، اندوه و شادی را تجربه کند. در کجا میتوانید تجربه اینچنین ماجراجوییهای امن را به فرزندنتان بدهید؟ فقط داستان گویی. از طریق قصهخوانی یاد میگیریم حوادث خود را به داستانهای معنیدار تبدیل کنیم و خاطرات قویتری برای وقایع زندگی خود ایجاد کنیم.
یک داستان خوب همواره به یک دیدگاه دیگر منجر میشود، یک ماجراجویی دیگر، یک تصویر دیگر، یک صدای دیگر، یک آهنگ دیگر، یک مکان دیگر، یک زمان دیگر.
بیشتر بخوانید : ۵ دلیل برای آن که جلوی گریه کردن کودک را نگیرید
تکنیکهای داستانپردازی
نحوه روایت داستان و قصه در مجذوب کردن مخاطب نقش بسیار زیادی دارد. بنابراین با یادگیری تکنیکهای درست و کمی تمرین میتوانید به یک قصهگوی ماهر تبدیل شوید. این امر به ترتیب کودک عزیزتان و رشد شخصیت وی برای حضور در جامعه کمک چشمگیری میکند. برای تقویت مهارت قصهگویی باید تکنیکهای زیر را به خوبی یاد بگیرید و به خاطر بسپارید:
• نقشه و طرح اصلی داستان را در ذهن تجسم کنید.
• از اسکلتهای داستان به منظور به یاد آوردن وقایع اصلی و مهم قصه کمک بگیرید.
• طرح داستان را همانند یک فیلم به تصاویر مرتبط داستان ارتباط دهید
• به زبان خودتان داستان را نقل کنید.
• به کمک بداههگویی نسخه جدیدی از داستان را ایجاد کنید.
• بارها و بارها داستان را بازگو کنید تا حس داستان را بتوانید درک کنید، سپس انتقال دهید.
مهارتهای داستانپردازی
به یاد داشته باشید که یک قصهگوی ماهر باید مهارتهای زیر را داشته باشد:
• میزان صدا، سرعت بیان کلمات و تن صدای خود را تغییر دهید (با بیان واضح یا اغراق آمیز کلمات)
• از حرکات بدن، صورت و دست خود استفاده کنید، بگذارید بدنتان سخن بگوید.
• اجازه دهید بدن و صورت شما به داستان پاسخ دهد
• تمرکز داشته باشید
• با مخاطب و شنونده خودتان ارتباط چشمی مداوم برقرار کنید.
• از صداهای مختلف و اغراق آمیز استفاده کنید.
• پویا باشید، از فضای در دسترس خود استفاده کنید
• در طول داستان میتوانید آهسته قدم بزنید
• سبک قصهگویی خودتان به عنوان یک راوی را بارها ارزیابی کنید
• برای جلوه دادن بیشتر به داستان میتوانید از سکوت و مکث بین کلمات استفاده کنید.
بیشتر بخوانید: چندین داستان صوتی کوتاه برای عاشقان داستانهای کوتاه
آزادی عمل در قصهگویی
کارشناسان حوزه آموزش و پرورش کودک، به سحر و جادو اعتقاد ندارند، اما بر این باورند که هنر داستان پردازی شفاهی یک ابزار آموزشی شگفتانگیز و معجزهگر است. راوی از طریق قصه توجه شنوندگان را به خود جلب میکند و باید به صورت چشم به چشم، ذهن به ذهن و قلب به قلب با آنها ارتباط برقرار کند. قصهگو شخصیت منحصر به فرد خودش را در طول داستان نقل میکند. سبکهای قصهگویی مختلفی وجود دارد که میتوان با توجه به شخصیت کودک و متن داستان از آنها بهره بگیرید.
یک خواننده کتاب تنها محدود به متن داستان و کتاب است، وی بین صفحات کتاب میتواند به جلو و عقب برود. در حالی در داستانپردازی میتوان آزادانه عمل کرد و بر اساس عکس العمل شنوندگان آن را ساخته و پرداخته کرد. حتی راوی میتواند داستان را تغییر دهد و بخشهای مورد علاقه مخاطب را طولانیتر کند یا با توجه به نیاز مخاطب آن را عوض کند.
این آزادی عمل در داستانگویی شفاهی باعث میشود موضوع برای مخاطب تکراری نشود. به اشتراک گذاشتن داستان، ریتم قصه، تکرارها و رویدادهای داستان بر اساس برقراری ارتباط کودک با داستان قابل تغییر است. میتوان در طول داستان به صورت تعاملی با کودک ارتباط برقرار کرد و از او بخواهید به سوالات پاسخ دهد.
داستان پردازی شفاهی یک تجربه اشتراکی در طول فرآیند تربیت کودک است که با مشارکت فعال میتواند منجر به خلق داستان جدیدی شود، به این ترتیب کودکان میتوانند تصورات خودشان را اعمال کنند. قصهگو به آنها کمک میکند تا تصاویر را در ذهن خود با کلمات، حرکات صورت، لحن، ژست هماهنگ کنند و به این ترتیب دید درونی هر کودک متمایز از دیگری خواهد بود.
ماهیت فعال شنیداری داستانهای شفاهی باعث افزایش مهارتهای تمرکز و درک مطلب در کودک میشود. تحقیقات نشان داده است که شنوندگان داستان میتوانند اطلاعات بیشتری را حفظ کنند و مهارتهای درک بهتری نسبت به کودکانی که تنها کتاب خواندهاند، از خود نشان دادهاند.
داستان پردازی باعث افزایش هوش هیجانی در کودک میشود. واکنشهای قصهگو به داستان، لحن صدای افراد و بیان صورت، مدل احساسات و پاسخ دادن مناسب به احساس، یادگیری شناخت احساس و چگونگی بیان آن یک گام اساسی در رشد شخصیت و تربیت کودک است. گوش دادن به قصهها و روایتها باعث میشود کودک بتواند بر ترس از تجربهکردن غلبه کند و ترس خود را به راحتی کنترل کند. زیرا از طریق داستان تصاویر جدیدی در ذهن او خلق شده است.
کلام آخر
کودکان میتوانند انواع قابل توجهی از تجربیات شخصی، ارزشها و روشهای درک مشترک را در طول داستانپردازی و قصهگویی به اشتراک بگذارند. زبانی که آنها یاد میگیرند، ابزاری است برای شکل دادن به افکار و احساسات. بنابراین قصهخوانی راهی بیش از تبادل اطلاعات و گسترش ایدههاست. این امر وسیلهای است برای دستیابی به دیگران و برقراری ارتباط. داستانها نه تنها بین اعضای خانه بلکه بین کلاس و جامعه فراتر از آن نیز پیوند برقرار میکنند. داستانها با مطرح کردن یک موضوع مشترک به اتحاد فرهنگها کمک میکنند و پلی برای برقراری ارتباط بین شکاف فرهنگی ایجاد میکنند.