سایبر پانک در اصل یک زیرشاخه از ادبیات علمی تخیلی است. امروز قصد داریم در خصوص این سبک داستان نویسی و فیلم نامه نویسی صحبت کنیم. پیش از هر چیز اجازه دهید نگاهی به لغت سایبر پانک بیاندازیم. چرا که معنای لغوی این کلمه خود بخش بزرگی از پاسخ سوال ماست. سایبر پانک از ترکیب دو لغت سایبر و پانک تشکیل شده است. سایبر مخفف کلمه سایبرنتیک است به معنای تکنولوژی یا روش ارتباط انسان با تکنولوژی و ماشین ها می باشد. کلمه پانک هم گویای یک جنبش معترض به موضوع های اجتماعی است. برای اینکه معنای لغوی پانک را بهتر درک کنید، در ذهنتان جوانی را تصور کنید که ظاهری متفاوت با عرف و فرهنگ جامعه دارد و نسبت به همه موضوعات در محیط پیرامون خود معترض است. این موضوعها میتوانند نظام حاکم، باورهای رفتاری، نظم و قانون یا حتی چگونگی لباس پوشیدن باشد. کلمه سایبر پانک میتواند معانی گستردهای داشته باشد اما کلی ترین و مشخصترین آن این است که سایبرپانک دقیقا جایی است که زندگی انسان ها تحت سیطره تکنولوژی قرارگرفته است. در ادامه با مالتینا بلاگ همراه باشید.
سایبر پانک چیست؟
سایبرنتیک به علم و فناوری سیستمها گفته میشود که این روزها به سیستمهای هوشمند کامپیوتری بیشتر اطلاق میگردد. ولی پانک فلسفهای است که پیروانش به شورش و مخالفت علیه سیستمهای حاکم معتقدند. پانک ها از فرمانبرداری گریزاناند و به عنوان جوانان خارج از عرف و معترض شناخته میشوند.
برای اینکه به ذهنیت بهتری در خصوص فضای سایبرپانکی برسید، صحنههایی از قسمت های تاریک شهرهای آینده را که در فیلمهای هالیوودی به تصویر کشیده میشوند تصور کنید. شهرهایی تاریک و بارانی با لامپهای نئونی و پر از آسمانخراشهای بلند و فرورفته در مه که انسانها قسمت ناچیزی از آن هستند و ماشینهای هوشمند که از طرف شرکتهای چندملیتی بزرگ کنترل میشوند بر انسانها حکومت میکنند. بهترین مثال برای این سبک فیلم ماتریکس است.
معرفی سبک سایبر پانک
همه اینها را گفتیم تا به معرفی سایبر پانک برسیم. سایبرپانک یک زیرشاخه از ادبیات علمی تخیلی است که شروع آن به دهه هفتاد میلادی باز می گردد. داستانهایی که در سبک سایبرپانک نوشته میشوند، برخلاف داستانهای ژانر علمی تخیلی آینده نزدیکتری را به تصویر میکشند که این آینده قابل لمس و در دسترس است. در ادبیات سایبرپانک خبری از اکتشافات فضایی و سیارات مختلف نیست بلکه به موضوع هایی پرداخته می شوند که بیشتر قابل لمس هستند و مخاطب بهتر با آن ها ارتباط برقرار میکند و حتی میتواند با بخشهایی از فیلم هم ذات پنداری کند.
سایبرپانک معمولا تلاش نمیکند دنیای زیبایی را به تصویر بکشد و در واقع برعکس به یک ویرانشهر یا همان پاد آرمان شهر اشاره دارد. یکی از ادبیات مشترک در بین تمام داستان های سایبرپانک از بین رفتن دولتها و سلطه شرکت های بسیار بزرگ بر روی جامعه است. زیاد شدن فاصله طبقاتی یکی از اصلیترین عناصر قصه های سایبرپانکی است. به طوری که برای مثال میبینید که عدهای در خانههایی در برجهای بزرگ و کاملا اشرافی زندگی میکنند درحالی که یک عده دیگر مجبورند در خانههایی کوچک و دخمه مانند سر کنند. در این فیلمها حد وسطی وجود ندارد و آدمها یا از طبقه مرفهین جامعه هستند و یا افرادی هستند که در گذران زندگی و تامین امنیت و نان و غذایشان ماندهاند.
دستکاری اجزای بدن انسانها و ترکیب ماشین آلات و سلاح ها با بدن انسان یکی دیگر از عناصر پایه در قصه های سایبر پانکی است. به نظر میرسد نویسندگان این نوع داستانها قصد دارند این سوال را در ذهن مخاطبانشان تداعی کنند که دقیقا هویت انسان به عنوان یک موجود زنده چگونه تعریف می شود و تا کجا میتوان انسان را با یک ماشین ترکیب کرد ولی باز هم او را به عنوان یک انسان زنده و مستقل شناخت. در همین راستا هوش مصنوعی نیز بخشی از ادبیات سایبرپانک به شمار می رود. این دغدغه که آیا می توان به یک هوش مصنوعی یا ربات هویت داد و آن را یک موجود زنده دانست، از ابتدا یک بخش جدانشدنی از این سبک ادبی بوده است.
ماموریت آگاهی بخشی ادبیات سایبر پانک
از آنجاییکه برای خیلی از مردم اهمیتی ندارد که تکنولوژی چه آیندهای برای آنها و نسلهای بعد از انها رقم بزند و چه تاثیراتی در زندگی بشر داشته باشد، سایبر پانک سعی دارد برخی از دیدگاهها که خشونت و جنگ و بردگی انسان را پیش بینی میکند، برای او به تصویر بکشد. سایبر پانک معتقد است مسائلی که پیشرفت تکنولوژی در هوش مصنوعی در پی خواهد داشت چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و بهراحتی از آن گذشت. سایبرپانک از اوایل دهه ۷۰ میلادی به دنیای ادبیات راه پیداکرده و به سرعت به خاطر پیشبینیهای به حقیقت پیوستهای که ارائه میکرد در محافل گوناگون مطرح شد و روز به روز به شهرتش افزوده شد. همچنین اصلیترین دلیل مخالفت تولید بافتهای زنده انسان-ماشین به خاطر همین آگاهی و تفکر سایبرپانکی است.
ادبیات و قصه های سایبر پانک
چیزی که امروزه به اسم اینترنت آن را میشناسیم هم ریشه در ادبیات سایبرپانک دارد. قصههای سایبرپانک اسم «فضای سایبری» را روی این شبکههای متصل به هم گذاشتهاند. برخی از داستان های سایبرپانک تماما در فضای سایبری اتفاق میفتند. در دنیای سایبر پانک افراد میتوانند مسقیما مغز خود را به فضای سایبری متصل کنند و آن را به عنوان یک دنیای مجزا ببینند.
نهایتا، قصههای سایبرپانک همچنین فضایی شبیه به فیلمهای نوآر دارند، طوری که ادبیات سایبرپانک معمولا با قصه های کاراگاهی مخلوط شده است. با این تفاوت که سلاح های استفاده شده در قتلهای قصههای سایبر پانک یک هک بزرگ است و قاتل هم یک هکر چیرهدست می باشد که هیچ ردی از خودش به جای نگذاشته است. به طور کلی یک داستان کاراگاهی آمیخته در فضای سایبر می باشد.
برای اینکه بهتر ادبیات سایبرپانک را بشناسید بد نیست به دو اثر معروف از «فیلیپ کیدیک» و «ویلیام گیبسون» به عنوان مهمترین نویسندگان سبک سایبرپانک، نگاهی بیندازید.
رمان «نورومنسر» ویلیام گیبسون یکی از اصلیترین آثار ادبیات سایبرپانک است. فیلیپ کیدیک هم با قصههای کوتاه علمی تخیلی خود سر و صدای زیادی به پا کرد؛ قصههایی که شاید معروفترین آن «آیا اندرویدها خواب گوسفند برقی میبینند» باشد.
این داستان کوتاه که در سال ۱۹۶۸ نوشته شده است، در سال ۱۹۸۲ به فیلمی تبدیل شد که آن را به عنوان مهمترین اثر سینمایی سبک سایبرپانک می شناسند. فیلم «بلید رانر» نقش بزرگی در شناخت سایبرپانک که امروزه میشناسیم، دارد.
دنبالهی فیلم بلید رانر، یعنی فیلم «بلید رانر ۲۰۴۹» هم یکی دیگر از آثار جدید و خوب سینمایی در سبک سایبرپانک می باشد. فیلمهای انیمیشن «آکیرا» هم از مهمترین ساختههای سبک سایبرپانک به شمار میروند. فیلمها و انیمههای مختلف زیادی در این سبک ساخته شده. فیلم «گزارش اقلیت» و «جانی نمانیک» نیز اقتباسهایی از دیگر قصههای فیلیپ کیدیک و ویلیام گیبسون بوده است.
در کل سبک سایبرپانک اول در قالب داستان هایی در زیر شاخه علمی تخیلی نمود پیدا کرد که با داستانهایی از ویلیام گیبسون، بروس بتکه و بروس استرلینگ جای پای خود را در ادبیات محکم کرده است و بعدها با فیلمهایی همچون بلید رانر و ماتریکس به دنیای فیلمهای سینمای هالیوودی هم راه پیدا کرد. اما بیشترین نمود این سبک را در دنیای انیمه ها و مانگاهای ژاپنی میتوان پیدا کرد. انیمه های زیبایی مانند Akira, Ghost in the Shell, Ergo Proxy, Battle Angel Alita, Megazone 23, Neo Tokyo, Goku Midnight Eye و Cyber City Oedo 808 که مانند آن ها را کمتر می توانید پیدا کنید. البته به نظر می رسد که این درهمآمیختگی سایبرپانک با فرهنگ ژاپن باشد که فضای مدرن شهری این کشور را تبدیل به یکی از جلوههای سایبرپانک کرده است.
آینده فیلم های سینمایی
هوش مصنوعی این روزها نقش کلیدی و مهمی در جامعه بشری ایفا می کند. امروزه به هر گوشه و کناری که نگاه می کنیم، ردی هم از تکنولوژی و هوش مصنوعی میبینیم. این تکنولوژی جذاب و پر سر و صدا در همه صنایع از صنعت خودروسازی و ماشین سازی گرفته تا بازیهای ویدیویی و فیلمهای سینمایی از آن استفاده می شود. همین دلیل باعث شده است که بسیاری از دانشمندان آینده بشر را در دستان هوش مصنوعی ببینند. احتمالات مختلفی برای آینده بشر با حضور هوش مصنوعی در نظر گرفته شده است و همچنین بیش از ۱۰۰ اثر سینمایی در مورد هوش مصنوعی و اثرات آن بر زندگی انسانها ساخته شده است که همین مسئله آن را به یک موضوع مورد بحث بدل کرده است.
عدهای هوش مصنوعی را پایانی حکمرانی انسان ها می دانند و معتقدند که این تکنولوژی در آینده به درجه استقلال در تصمیم گیری و خود مختاری میرسد که با توجه به قدرتی که دارد، میتواند بزرگترین خطر برای نسل بشر باشد. این سخنان ما را به یاد اتفاقات فیلمهای هالیوود مانند ترمیناتور میاندازد که در آن یک هوش مصنوعی تصمیم میگیرد نسل بشر را از بین ببرد. البته با دقت بیشتر روی هوش مصنوعی و تواناییهای آن این نظرات آنقدرها هم دور از تصور نیست.
هوش مصنوعی که این روزها به سرعت در حال پیشرفت و به روز شدن است ممکن است روزی به اندازهای پیشرفت کند که تشخیص دهد بشر یک خطر و تهدید برای آن به حساب می آید. البته از سوی دیگر عده زیادی هستند که سرسختانه از هوش مصنوعی دفاع میکنند. آنها معتقد هستند که هوش مصنوعی زندگی بشر را آسانتر کرده است. نکته اصلی این است که نباید راجع به تمام تاثیرات هوش مصنوعی یک دیدگاه داشته باشیم. هوش مصنوعی ممکن است در ارگان های حساس مانند حوزه نظامی یک خطر به حساب بیاید. اما نباید منکر و مزایای زیادی که برای زندگی بشر دارد، بشویم. هوش مصنوعی مانند یک سکه درو است. این تکنولوژی تا به امروز در حوزه پزشکی جان هزاران انسان را نجات داده است و در زمینههای هنری نظیر سینما و تلویزیون و همچنین بازی های ویدیویی و دهها مورد دیگر توانسته کمک رسان بسیار خوبی باشد. ما باید بدانیم هوش مصنوعی در کجا می تواند برای ما یک خطر محسوب شود و در کجا ناجی و کمک رسان نسل بشر باشد.
تاثیر هوش مصنوعی در فیلمسازی
هوش مصنوعی تا به امروز تاثیرات بسیار شگفت انگیزی بر صنعت سینما داشته که به هیچ عنوان نمیتوان آنها را نادیده گرفت. تکنولوژی هوش مصنوعی به طور کلی دو جنبه کاملا متفاوت از هنر هفتم را تحت تاثیر قرار داده است. اول آن چه که در داخل فیلم ها در حال رخ دادن است و مخاطب در حال مشاهده آن است و دوم آن چه در پشت دوربین و در مراحل ساخت فیلم اتفاق میوفتد.شاید برایتان عجیب باشد اما در مورد اول تاریخچه استفاده از هوش مصنوعی عمری حدود ۱۰۰ ساله دارد. نخستین باری که هوش مصنوعی در یک فیلم سینمایی حضور یافت به سال ۱۹۲۷ در فیلم متروپلیس باز می گردد. در این فیلم در واقع یک ربات ساخته میشود که چهره یکی از کاراکترهای اصلی فیلم را به خود گرفته و قصد فریب فرد مقابل را دارد که البته موفق هم می شود.
امروزه شرکت های زیادی بر روی هوش مصنوعی کار می کنند که تمرکز اصلی آن ها صنعت سینما و فیلمسازی است. یکی از بزرگترین و قدیمیترین شرکتهای هوش مصنوعی Digital Domain نام دارد. این کمپانی سالهاست که پروژههای مختلفی در زمینه هوش مصنوعی را به عهده گرفته است و در حال حاضر از معروفترین شرکت های این عرصه محسوب می شود. زمانی که پای هوش مصنوعی به میان می آید بحث ها بالا میگیرد. چراکه عدهای موافق استفاده از هوش مصنوعی هستند و عده ای دیگر شدیدا آن را مضر میدانند. البته این ترس و اضطراب آنقدرها هم بیجا نیست. در بیشتر مواقع با ورود تکنولوژی در هر صنعت انسان ها از آن صنعت بیرون رفتند و عرصه را به تکنولوژی مذکور واگذار کردند. به طور کلی تکنولوژی هوش مصنوعی یکی از رقیبهای اصلی انسانها است. البته باید بدانیم که هوش مصنوعی در صنعت سینما و فیلمسازی آن چیزی نیست که در کارخانههای تولید لوازم استفاده میشوند و پیشرفت بسیار کمتری دارد. هندلر یکی از روسای ارشد شرکت Digital Domain به گزارشگر سایت FutUrism گفت:
“ما بعد از سالها تحقیق متوجه شدیم که یکسری کارهای به شدت سخت و خسته کننده وجود دارد که میشود آنها را به هوش مصنوعی سپرد. شما در نظر بگیرید که سیستم های کامپیوتری میتوانند همان کارهای ساده و حوصله سر بر و طولانی را با دقت بیشتر و در زمان کمتر انجام دهند. البته هنوز تکنولوژی های درجه یک در زمینه فیلمسازی بسیار محدود هستند و صرفاً در اختیار کمپانیهای بسیار بزرگ مانند دیزنی قرار دارند. من فکر میکنم در آینده نزدیک این روند هم از بین برود هوش مصنوعی به طور گسترده و صنعت سینما و فیلمسازی مورد استفاده قرار گیرد و همه بتوانند از آن بهره مند شوند.”
می توان گفت که هوش مصنوعی حداقل تا یک دهه آینده قرار نیست جایگزین انسان ها شود. امروزه هوش مصنوعی کارهای بسیار سنگین و یا وقت گیر که از توان انسان ها خارج است را انجام می دهد و به عنوان یک دستیار مهربان در کنار انسان ها قرار دارند و ما اثار سینماییی مهمی همچون Avengers: Endgame را مدیون همین هوش مصنوعی هستیم. از همه مهمتر زمانی که ما از هنر حرف میزنیم سیستم های کامپیوتری و الگوریتمهای هوش مصنوعی حرف زیادی برای گفتن ندارند. کلید ورود به هنر شامل عواطف احساسات و خلاقیت میباشد که این سیستم کامپیوتری و هوش مصنوعی قادر به تقلید آن هم نیست در نتیجه داستان بحث برانگیز استفاده از بازیگران مجازی رباتیک عملاً در حال حاضر منتفی است.
هر چند با پیشرفت بیشتر هوش مصنوعی و در صورتی که این تکنولوژی بتواند به تنهایی یک کاراکتر را با تمام احساسات و عواطف احتمالی بازسازی کند، میتوان انتظار این را هم داشت که روزی رباتها و جلوههای ویژه حتی جای بازیگران را هم بگیرند. به طوری که شما هر کاراکتری که مد نظرتان است را مشخص میکنید و هوش مصنوعی به تنهایی آن را بازسازی میکند. با این پیش بینی ممکن است روزی برسد که دیگر هیچ بازیگری در سینما وجود نداشته باشد و صنعت سینما تماما توسط هوش مصنوعی اداره شود. همانطور که در بالا گفتیم، این اتفاق امروزه ممکن نیست اما با وجود سازهها و اپلیکیشنهایی که تاکنون وارد بازار شدهاند، میتوان به صحت این پیش بینی پی برد. در ادامه یکی از اپلیکیشنها پایه در این خصوص را با هم بررسی میکنیم.
اپلیکیشن ری فیس Reface
در این سالها هوش مصنوعی پیشرفتهای بسیار زیادی داشته است و برنامه های زیادی با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی وارد بازار شده است که به کاربران کمک میکند با تکیه بر هوش مصنوعی ویدئوهای جالبی را خلق کنند. از جمله این برنامه ها میتوان به برنامه ری فیس (Reface) که برای سیستم عامل اندروید تولید شده است اشاره کرد. این برنامه که امروزه در شبکه های اجتماعی محبوبیت زیادی پیدا کرده است، یک اپلیکیشن بهبود داده شده از اپلیکیشن فیس اپ (Faceapp) می باشد. این اپ یک قدم پا را فراتر گذاشته است و به جای تغییر چهره افراد در تصاویر ثابت با استفاده از هوش مصنوعی به توانایی تغییر چهره در ویدیو دست پیدا کرده است. این اپ به دلیل ایده ای نو و هیجان انگیز امروزه توانسته به یکی از جدیدترین ترند ها در بازار اپلیکیشن ها تبدیل شود.
نحوه کار با اپلیکیشن Reface
بعد از اینکه وارد برنامه شدید و قوانینش را پذیرفتید، مستقیم به محیط اپلیکیشن میروید. برنامه از چهار بخش Featured Today، جستجو، آپلود و پروفایل تشکیل شده است.
در قسمت Featured Today و همانطور که از اسمش میشود حدس زد، ویدیوهایِ ترندِ روز قرار گرفتهاند و با کلیک روی هر کدام از آنها میتوانید یک عکس بگیرید و چهره خودتان را روی ویدیو بگذارید. همین! بعد هم که تمام شد، ویدئو را در گوشی ذخیره میکنید یا به سراغ یک کلیپ دیگر میروید.
کار با برنامه فوق العاده ساده است و خیلی زود و بدون هیچگونه پیچیدگی کاربر را به آن چیزی که به دنبالش آمده، میرساند.
البته اگر هیچکدام از محتویاتِ این بخش باب میلتان نبود، کافیست به قسمت جستجو بروید و آنجا با نوشتن هر کلمهای که میخواهید گیفها یا همان تصاویر متحرک دلخواهتان را پیدا کنید. فقط یک نکته: ظاهرا در قسمت جستجو فعلا خبری از ویدئو نیست و تنها قابلیت جستجو گیف را دارید.
حتی در بخش آپلود هم که تنها در دسترس کاربران ویژه است (بله، برنامه اشتراک ویژه دارد) تنها میشود گیف آپلود کرد و خبری از بارگذاری ویدیوهای دلخواه نیست؛ بنابراین اگر میخواهید با قابلیت جابهجایی چهره روی ویدیوها کار کنید که اتفاقا جذابترین ویژگی اپلیکیشن هست مجبورید از همان بخش Featured Today استفاده کنید.
مطالب پیشنهادی مالتینا بلاگ:
کاملترین مجموعه بازی های ۲۰۱۹ مخصوص PS4 , XboX , PC معرفی شد
بهترین تجهیزات جذاب خانه های هوشمند در سال ۲۰۲۰
ایلان ماسک موسس و مدیرعامل ۵ شرکت بزرگ آمریکایی