چارلی چاپلین، دلقک ریزنقش با کفشهای بزرگ، شلوار گشاد، کت تنگ، سبیل کوتاه، با عصا و یک کلاه لبهدار دربی را کیست که نشناسد؟
سِر چارلز اسپنسر چاپلین، معروف به چارلی چاپلین، بازیگر، آهنگساز، کارگردان و تهیه کننده مشهور انگلیسی است که در ۸۸ سال عمر خود، آثار درخشانی را به صنعت سینما و جامعه تقدیم کرده است. نام وی در فهرست ده کارگردان برتر دنیا که انقلابی در تاریخ سینمای جهان به پا کردند قرار دارد.
خاطرتان هست یکی از نوستالژیهای بچههای دهه شصت، دیدن فیلمهای کمدی و صامت چارلی چاپلین در آن تلویزیونهای بزرگ سیاه و سفید پایهدار بود که در دوران جنگ، ترس از صدای آژیر قرمز را، حتی برای لحظههایی کوتاه، از یادها میبرد؟ شاید نوجوانان امروز به اندازه ما با چارلی چاپلین و فیلمهایش خاطره نداشته باشند، اما شناخت این شخصیت بزرگ برای هر سینمادوست، در هر سن و سالی واجب است.
مسیر زندگی چارلی چاپلین
- در ۱۶ آوریل ۱۸۸۹ در جنوب انگلستان از پدر و مادری بازیگر و آوازهخوان به دنیا آمد.
- در ۵ سالگی، وقتی اجرای تئاتر مادرش، به دلیل ضربهای که به سرش خورد نیمه کاره ماند، چارلی روی صحنه رفت و با اجرای آهنگی برای تماشاچیان عصبانی، فعالیت هنری خود را آغاز کرد.
- در سال ۱۹۱۰ به آمریکا رفت و با برادرانش، استودیو چاپلین را تأسیس کرد.
- از سال ۱۹۱۳ وقتی گه یک بازیگر سیار نمایشهای وودویل آمریکایی بود مورد توجه شرکت فیلمسازی کی استون قرار گرفت و با دستمزد ۱۵۰ دلار در هفته با این کمپانی قرارداد بست.
- در سال ۱۹۱۴ اولین فیلم کمدی خود را به کارگردانی مک سنت و با نام تلاش معاش (یا ساختن یک زندگی) بازی کرد. چارلی چاپلین در این فیلم، نقش یک شیک پوش انگلیسی را بر عهده داشت.
کاراکتر معروف ولگرد دوستداشتنی خلق میشود
- در همین سال با فیلم مخمصه عجیب میبل، تیپ ولگرد کوچولو کمکم شکل گرفت و در ۳۴ فیلم کوتاه و چند فیلم بلند بعدی، به تدریج کاراکتر این ولگرد محزون پرورش داده شد. این کاراکتر چارلی را به شهرتی جهانی رساند.
- در سال ۱۹۱۶ با قرارداد ۶۷۰ هزار دلاری به کمپانی موچوال پیوست و در ۱۸ ماه، ۱۲ فیلم بلند کمدی ساخت که این فیلمها از شاهکارهای سینمای کلاسیک به شمار میروند.
- چارلی چاپلین در کارش بسیار سختگیر بود. گاهی فیلمش را با یک بازیگر اصلی شروع میکرد و اگر در میانه راه میدید که در انتخاب بازیگر اشتباه کرده، بازیگر جدیدی انتخاب میکرد و فیلم را از نو میساخت.
چارلی چاپلین برنده اسکار میشود
- در طول دوران هنری خود، ۳ بار برنده جایزه اسکار شد. دو بار اسکار افتخاری گرفت و تنها اسکار واقعی اش برای ساخت موسیقی فیلم لایم لایت را در سال ۱۹۷۲ دریافت کرد. در تاریخ برگزاری اسکار، چاپلین رکوردار طولانیترین مدت تشویق ازسوی حضار است که ۵ دقیقه به طول انجامید.
- وی روز چهارم مارس ۱۹۷۵ به جهت سالها خدمت هنری به جامعه انگلستان، از سوی ملکه الیزابت دوم به مقام شوالیه رسید و لقب «سِر» را دریافت کرد.
- چارلی چاپلین در طول زندگی خود چندین ازدواج ناموفق داشت و در نهایت در سال ۱۹۴۲ با اونا اونیل، دختر ۱۸ ساله نمایشنامهنویس معروف آمریکایی-یوجین اونیل- در سن ۵۴ سالگی ازدواج کرد و تا پایان عمر با وی زندگی کرد. حاصل ازدواج های وی، ۱۰ فرزند میباشد.
- از آرشیو خانوادگی چارلی چاپلین ، یک متن ۵۰ صفحهای دستنویس رونمایی شد که نشانه اولین تلاشهای این چهره نامدار سینما، برای ورود به دنیای فیلمهای دیالوگدار است. این متن دستنوشته اثری طنز درباره کولونیزم است که برگرفته از سفر چاپلین به جزیره بالی اندونزی در سال ۱۹۳۲ میباشد.
- چارلی چاپلین ۲۵ سال پایانی عمر خود را در دهکدهای در سوئیس زندگی کرد و در ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷ در سن ۸۸ سالگی درگذشت. پس از دزدیده شدن جسدش برای اخاذی و بازگرداندن آن توسط پلیس، مقبره وی با بتن مسلح شد. امروزه گردشگران از سراسر دنیا سکه ای از کشور خود را بر سر قبر وی به یادگار میگذارند.
- تکنیکهای خاص فیلمسازی چارلی چاپلین تا زمان حیات او برای همه ناشناخته باقی ماند زیرا هرگز درباره آنها صحبتی نمیکرد. در سال ۱۹۸۳ شش سال بعد از مرگ وی، یک مستند انگلیسی با نام «چاپلین ناشناخته» ساخته شد که به بررسی دقیق سکانسها و هنر فیلمسازی چاپلین پرداخت.
معرفی ۵ فیلم از شاهکارهای چارلی چاپلین
انتخاب از میان تعداد زیادی از فیلمهای مشهور و قابل تحسین چارلی چاپلین ، به هیچوجه کار راحتی نیست چرا که با اسطورهای در سینمای صامت روبهرو هستیم که آثار تأمل برانگیز بسیاری را در سینمای کلاسیک به یادگار گذاشته است. در این نوشته، پنج فیلمی که بیشتر از بقیه فیلمهای چاپلین مورد توجه و بحث سینماگران بوده است را معرفی میکنیم.
۱- عصر جدید (۱۹۳۶) – Modern Times
یکی از شاهکارهای چارلی چاپلین ، فیلم عصر جدید است که با تمسخر به مظاهر دنیای صنعتی و افول فرهنگ اجتماعی و اهمیت انسانیت نگاه میکند. این فیلم بر اساس مشاهدات چاپلین در تور ۱۸ ماهه دور دنیا بین سالهای ۱۹۳۱ و ۱۹۳۲ که در آن شاهد افزایش شدید ناسیونالیسم و مشکلات حاد اقتصادی در اروپا و مناطق دیگر بود، ساخته شده است. نگاهی هجو به دنیای به شدت صنعتی شده که انسان فقط جزیی کوچک از این سیستم ماشینی بوده و فقر و بدبختی آن برای غولهای صنعتی بی اهمیت است.
ولگرد و نگاهی انتقادی به استثمار کارگران
در این فیلم میبینیم کاراکتر ولگرد در یک کارخانه کار میکند و به سختی از عهده مخارج زندگی خود برمیآید. پس از اخراج از کار، دختری را ملاقات میکند که نان دزدیده و در حال فرار است. ولگرد به پلیس اعتراف میکند که دزدی نان کار او بوده و به زندان میرود.
فیلم عصر جدید به بهترین شکل، شخصیت ولگرد را نشان میدهد. حتی در بدترین لحظههای زندگی، او ولگردی خوشبین و آمادهی شروعی تازه است. در پایان فیلم، ولگرد و دختر چیزی برای خوردن پیدا نکرده و برای مرگ آمادهاند اما ولگرد به تسلیم شدن در برابر مرگ اعتقاد ندارد و به دختر میگوید:« همیشه به مرگ پشت کن، ما مدت طولانی با هم خواهیم بود. »
این فیلم با اینکه توسط کتابخانه کنگره در سال ۱۹۸۹ از لحاظ فرهنگی قابل توجه و مهم ارزیابی شد. و در فهرست ملی ثبت فیلم قرار گرفت، اما در زمان اکران خود در گیشه ناکام بود و با فروش ۱/۴۰۰ میلیون دلار نتوانست از عهده هزینه های ۱/۵ میلیون دلاریاش برآید.
این فیلم همچنین در جدول بهترین فیلمهای تاریخ در سایت «IMDb» رتبه ۳۹ را در اختیار دارد.
۲- روشناییهای شهر (۱۹۳۱) – City Lights
روشنائیهای شهر، یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه تاریخ سینما است. داستان فیلم دربارهی ولگرد دوست داشتنی است که عاشق یک دختر نابینای گلفروش میشود. دختر گلفروش فکر میکند که ولگرد یک مرد پولدار است. ولگرد نیز برای به دست آوردن پول دنبال کار می رود و با یک میلیونر مست روبهرو میشود. جان او را نجات داده و با او دوست میشود. اما مشکلی که پیش میآید این است که میلیونر، مرد ولگرد را فقط در حالت مستی میشناسد.
ولگرد برای به دست آوردن پول به شغلهای مختلفی رو میآورد اما در هیچکدام موفق نمیشود. شبی که در خانه دوست میلیونرش برای فراری دادن دزدان به پلیس زنگ میزند و پلیس به او مظنون میشود، مرد میلیونر که مستی از سرش پریده میگوید این مرد را نمیشناسد. ولگرد به سختی با پولهایی که دزدان موقع فرار جا گذاشتهاند از دست پلیس فرار میکند و تمام پولها را به دختر گلفروش میدهد اما کمی بعد در خیابان توسط پلیس دستگیر و روانه زندان میشود.
پس از آزادی از زندان، دختر را در حالی که صاحب مغازه گلفروشی شده و بینائیاش را به دست آورده میبیند. اما دختر او را نمیشناسد. داستان عاشق شدن ولگرد بسیار ساده و به طرز استادانهای توسط چاپلین خلق شده است.
جایگاه فیلم در بین بهترین فیلمها
در این فیلم همچون بیشتر فیلمهایش، چارلی چاپلین بازیگری، نویسندگی، تهیهکنندگی، کارگردانی، ساخت موسیقی و تدوین آن را خود برعهده داشت. هزینه ساخت فیلم ۱/۵ میلیون دلار بود که با بیش از ۵ میلیون دلار فروش گیشه، موفقیت بزرگی برای این کمدین پرآوازه رقم زد.
این فیلم در ردهی ۳۵ بهترین فیلمهای تاریخ سینما در سایت «IMDb» قرار دارد.
۳- دیکتاتور بزرگ (۱۹۴۰) – The Great Dictator
دیکتاتور بزرگ، یکی از پیچیده ترین نقشهای چاپلین و اولین فیلم ناطق و تماماً صداگذاریشده چاپلین پس از ۱۳ سال که از پایان دوره سینمای صامت گذشته بود بهحساب میآید که در اوضاع نابهسامان جهان در زمان جنگ جهانی دوم، ساخته شد. چاپلین در این فیلم دو شخصیت مجزا را بازی میکند. یکی آرایشگر تحت تعقیب یهودی و دیگری دیکتاتور فاشیتی به نام آدنوید هینکل در کشور خیالی تامانیا، که دست به کشتار یهودیها میزند و اروپا را درگیر جنگ میکند.
داستان این فیلم بر پایه استهزای تند و تیز رژیم های هیتلر و موسولینی بود، چاپلین درباره این فیلم در همان دوران گفته بود: «می خواهم بازگشت مهربانی و شرف را ببینم. من فقط یک انسانم که میخواهد کشورش دمکراسی واقعی را ببیند.»
عکس العمل هیتلر به فیلم عصر جدید چارلی چاپلین
با آنکه آدولف هیتلر طرفدار پر و پا قرص چاپلین نبود – زیرا به او اطلاع داده بودند که چاپلین یهودی است و در نتیجه هیتلر از او خوشش نمی آمد – ولی به خوبی مطلع بود که در آن زمان چارلی چقدر در کل دنیا محبوبیت دارد و به همین دلیل از سبیل چاپلین تقلید کرد و سبیلی شبیه به کاراکتر او گذاشت و بر این باور بود که با این کار نزد مردم محبوبتر می شود.
با اینکه نمایش عمومی فیلم «دیکتاتور بزرگ» در آلمان ممنوع بود، وقتی به چاپلین اطلاع دادند که آدولف هیتلر دو بار دیکتاتور بزرگ را تماشا کرده، گفت: «حاضرم هر چه دارم بدهم و بدانم که نظرش چه بوده است.»
هیتلر و چارلی چاپلین تقریباً همسن بودند. هیتلر فقط چهار روز از چارلی چاپلین کوچکتر بود. چاپلین درباره این موضوع گفته بود: « این سرنوشت ما دو تا بود که یکی دنیا را به خنده بیندازد و دیگری به گریه. که اگر سرنوشت میخواست، کاملاً بر عکس میشد.»
فیلم دیکتاتور بزرگ که نویسندگی، کارگردانی، تهیهکنندگی و ساخت موسیقی آن نیز بر عهده خود چارلی چاپلین بود با هزینه ۲ میلیون دلار ساخته شد و با فروش ۵ میلیون دلاریاش، ۳ میلیون دلار برای وی سود داشت.
۴– جویندگان طلا (۱۹۲۵) – The Gold Rush
فیلم جویندگان طلا، یکی دیگر از شاهکارهای چاپلین است که به عنوان ولگردی بیپول در جست و جوی طلا سر از کانادا در میآورد و در راه به عده ای از مجرمین برخورد میکند. چاپلین در جویندگان طلا، سادگی انسانهای فقیر را در مقابل حیلهگری اقشار مرفه به تصویر میکشد.
چاپلین فیلم جویندگان طلا را در مورد زندگی پر از رنج و سختی کسانی ساخت که در آن زمان که تب طلا همه جا را فرا گرفته بود، به دنبال طلا در معادن، راه کوهستان کلوندایک را در پیش می گرفتند. چارلی فقیر در این فیلم برای برگزار کردن یک مهمانی شام به خاطر دختر مورد علاقه خود و دوستان او، دچار مشکلات بیشماری میشود اما هیچ یک از مهمانها نمیآیند.
سکانسهای ماندگار فیلم
نقطه اوج فیلم رقص نانهای استوانهای توسط چاپلین است که در آن نبوغ فوقالعادهاش را بهنمایش میگذارد. نقطه اوج دیگر فیلم٬ پختن و خوردن چکمهاش، که تنها چیزی است که برایش باقی مانده است.
جویندگان طلا، فیلمی درباره طمع و وسوسه پول و ثروت، یکی از معروفترین صحنه های تاریخ سینما را در خود دارد. آنجا که هم اتاقی چارلی که همراه او در برف گیر افتاده، از شدت گرسنگی چارلی را به مانند مرغی آماده طبخ می بیند و قصد جان چارلی را می کند.
خیلیها تلاش کردند که بازی چاپلین را در این فیلم تقلید کنند اما هیچکس موفق نشد به خوبی خودش اینکار را انجام دهد. جویندگان طلا یکی از بهترین آثار چارلی چاپلین لقب گرفت. وی بعدها درباره این فیلم گفت که دلش می خواهد با آن از او یاد کنند. این فیلم با هزینهای کمتر از یک میلیون دلار ساخته شد و با فروش ۴ میلیون دلار در جهان موفقیت خوبی را کسب نمود.
۵– پسربچه (۱۹۲۱) – The Kid
پسر بچه اولین فیلم بلندی که چارلی چاپلین کارگردانی کرده، یک ملودرام زیبا است که در آن به موضوع کودکان ناخواسته و رهاشده پرداخته شده است. چارلی با کاراکتر معروف ولگرد شیشهبُری است که بر حسب اتفاق پسر بچه رها شده و ولگردی وارد زندگیاش میشود. کم کم بین این دو ارتباط عاطفی شکل میگیرد و چارلی تصمیم میگیرد سرپرستی پسر بچه را برعهده بگیرد.
موضوع اصلی فیلم، اثرگذاری این دو در تکامل یکدیگر هم در کار و هم از لحاظ جنبههای اخلاقی و انسانی است. پسر بچه، شیشه خانه مردم را میشکند و چارلی، شیشههای جدید برایشان نصب میکند و این همکاری باعث درآمد بیشترشان میشود. در تضاد بین این بیاخلاقی، و سختگیری چارلی در تربیت پسر بچه بهعنوان یک پدر، صحنههای بامزه و خندهداری شکل میگیرد که تماشاچی را تا انتهای فیلم با خود همراه میکند.
صحنه خواب دیدن چارلی که در آن همه آدمهای فقیر، خوشحال و خندان مثل فرشتهها بال دارند و همه در خوبی و خوشی زندگی میکنند، نشان دهنده تفکرات اومانیستی و سوسیالیستی چارلی است که به آزادی فکر و اندیشه انسان اهمیت داده و به عدالت و برابری انسانها اعتقاد داشته است.
این فیلم یکی از موفق ترین فیلمهای گیشه چارلی چاپلین بود که با کمترین هزینه، چیزی بالغ بر ۲۵۰ هزار دلار ساخته شد و با فروش خیره کننده حدود ۵/۵ میلیون دلاری روبرو گردید.
دلقک” چگونه خلق شد؟
چارلی چاپلین درباره نحوه شکلگیری کاراکتر دلقک در زندگینامهاش چنین مینویسد:
من هیچ ایدهای درباره چهرهپردازی و لباسم نداشتم. لباسی را که در فیلم اول داشتم دوست نداشتم. در راه لباسخانه به این نتیجه رسیدم که شلوار بگی گشاد بپوشم و کفشهای بزرگ و کلاهی خاص. میخواستم همه چیز با هم در تضاد باشد. کتی تنگ و کلاهی کوچک و کفشی بزرگ. نمیدانستم باید پیر به نظر بیایم یا جوان! اما وقتی یاد حرف کارگردان افتادم که میخواست کمی بزرگتر از آنچه هستم به نظر بیایم، پس یک سبیل اضافه کردم. نمیدانستم چه شخصیتی باید داشته باشم، اما زمانی که لباسها را پوشیدم، خودِ لباسها احساسی به من داد که شخصیت را دیدم، آغاز به شناختنش کردم و زمانی که به روی صحنه میرفتم، کاملاً متولد شدهبود.
چارلی چاپلین همچنین نقل قول معروفی دارد که میگوید:
من همیشه و تا ابد فقط یک چیز میمانم و آن دلقک است. دلقک بودن مرا در سطحی بالاتر از سیاستمداران قرار می دهد.
نظر شما درباره چارلی چاپلین و فیلمهایش چیست؟ به نظر شما بهترین فیلم او کدام است؟ آیا در عصر حاضر هنرمندی مشابه او داریم؟ در پایان، ویدئوی کوتاهی از لحظه باشکوه گرفتن اسکار توسط این هنرمند پرآوازه را، که مورد تشویق طولانی تماشگران قرار گرفت با هم ببینیم.
مقالات پیشنهادی:
فیلم روشنایی صحنه بنظرم یکی از شاهکارهاش بود که اسمی ازش نبردین. داستان فیلم متفاوت و فوق العاده زیبا و عمیق بود. عاشقانه بزرگ چارلی چاپلین بود که موقع دیدنش چندبار خندیدم و چندین بار گریه کردم. همین که کلام رو به فیلم اضافه کرده بود به فیلم معنای دیگری داده بود و تفاوت رو بیشتر نشون میداد.
واقعا عالي بود
کاملا مشخص است که برای تهیه این مطلب، بسیار زحمت کشیده اید. توجه شما به ابعاد جامعه شناختی و روانشناسانه آثار چاپلین، مخاطب را به مطالعه این نوشتار ترغیب می کند
نسل ما با فیلماش خیلی خاطره داره، بسیار متن زیبایی بود ممنون.
از نظر مثبتتون متشکرم.