مدیریت یک تیم در شرکت‌ها و سازمان‌ها، چیزی فراتر از دستیابی به یک رده موقعیت شغلی بالاتر است. به یک مدیر خوب احترام بیشتری گذاشته می‌شود، نه به این دلیل که در مقام قدرت است، بلکه به دلیل مهارت‌های حرفه‌ای و بین فردی در محیط کار، وجهه بیشتر و اقتدار بالاتری دارد. یک رهبر و مدیر خوب برای انجام شدن امور به بهترین شکل، نهایت تلاش خود را به کار می‌گیرد و در این راستا باید اقتدار و تسلط کافی بر امور داشته باشد. از این روی اهمیت زیادی دارد که بدانیم به چه شکلی باید اقتدار در محل کار را بالا برده و تسلط خوبی بر امور و کارکنان داشته باشیم.
در ادامه با ما همراه باشید تا در این باره بیشتر بدانیم.
چگونه می‌توانید احترام کارمندان خود را به بهترین شکل به دست آورید و اقتداری کامل را برای خود به ارمغان بیاورید؟
ارتباط بین احترام و اقتدار
شما در طول زندگی خود با شخصیت‌های متعددی مانند معلمان، پزشکان، والدین و غیره برخورد کرده‌اید. با این حال، اکثر این افراد لزوما دارای اقتدار طبیعی نیستند. از این افراد پیروی می‌شود زیرا در موقعیت برتر قدرت قرار دارند. در کودکی، شما نیاز دارید که والدین شما از شما مراقبت کنند. به عنوان یک دانش آموز، به عنوان مثال باید به معلم خود توجه کنید. حتی در محیط کار، بسیاری از مدیران به جای تلاش برای ایجاد اقتدار طبیعی، به جایگاه خود تکیه می‌کنند.
متأسفانه هرچه سن شما بالاتر می‌رود، تکیه بر برتری و اقتدار خودکار کمتر موثر خواهد بود. به عنوان بزرگسالان، ما استقلال بیشتری داریم و هرکسی که از کار خود به اندازه کافی لذت نمی‌برد، می‌تواند هر زمان که دوست دارد از آن دست بکشد. گردش کارکنان در حال افزایش است و از آنجا که تغییر شغل در هر زمان که دوست دارید از نظر اجتماعی پذیرفتنی‌تر شده است، کارفرمایان از ترس از دست دادن نیروهای کار، توانایی کنترل کارکنان خود را از دست می‌دهند.
با توجه به همه این‌ها، اگر می‌خواهید به عنوان یک مدیر موفق شوید، باید راههای جدیدی برای ایجاد اقتدار فراتر از عنوان شغلی خود پیدا کنید. اینجاست که احترام بسیار مهم می‌شود. اختیارات زیر دستان شما به شما واگذار می‌شود و به شما اصطلاحاً اقتدار طبیعی می‌دهد.
اما چگونه می‌توان احترام و اقتدار طبیعی و بدون به کار بردن فاکتور رده شغلی را برانگیخت؟
ما کلمه “احترام” را تقریباً بدون فکر کردن درباره مفهوم آن عنوان می‌کنیم، اما اگر با دقت به این کلمه فکر کنید، بهتر می‌توانید معنای واقعی آن را درک کنید. احترام عبارت است از “نگرشی که یک فرد و موقعیت حرفه‌ای و اجتماعی او فراهم کرده و در رفتار سایرین با او نشان داده می‌شود.
احترام ذاتی عزت نفس و تصور ما از خود است. اگر اطرافیان شما به شما احترام نگذارند یا حتی به طور جدی بی‌احترامی کنند، عزت نفس شما کاهش می‌یابد و اقتدار خود را از دست خواهید داد. احترام برای شما به عنوان یک مدیر، هم در سطح حرفه‌ای و هم در شخصی، از سوی کارکنان شما بسیار مهم است.
احترام همیشه باید به دست آید و می‌تواند در هر زمان از دست برود. واقعیت ساده این است که اگر با اطرافیان خود توأم با بی‌احترامی رفتار کنید، آنها به زودی احترام به شما را کنار می‌گذارند.
برعکس، اگر به کارکنان خود نشان دهید که برایشان ارزش و احترام قائل هستند، احترام بیشتری از سوی آنها خواهید داشت. با به دست آوردن احترام کافی در محیط کار، رفته رفته اقتدار شما نیز به درستی شکل می‌گیرد.
بی‌احترامی به کارکنان، باعث می‌شود که آنها نیز احترام به شما را کنار گذاشته و اقتدار خود را نیز از دست می‌دهید. وقتی دائماً برای حفظ اقتدار خود مبارزه می‌کنید، کار به مبارزه‌ای برای کنترل تبدیل می‌شود و بازی‌هایی قدرتمندتر از وظیفه‌ای که در دست دارید اهمیت پیدا می‌کنند. در واقع به این شکل شما به جای مدیریت موثر امور، به بیراهه رفته و درگیر حاشیه می‌شوید.
کسب اقتدار در محل کار
خوشبختانه روش های ساده ای وجود دارد که می‌توانید به عنوان یک مدیر اقتدار طبیعی و قابل اتکایی برای خود به دست بیاورید.
رفتار صحیح با کارکنان
هرگز به کارکنان خود توهین نکرده یا با آنها به هر شکلی نامناسب رفتار نکنید. به یاد داشته باشید که اقتدار شما در گرو رفتار مناسب و صحیح با کارکنان و تیم‌هایی است که با آنها در ارتباط هستید.
تجربه
غالباً کسانی که تجربه دارند به دلیل مهارت و دانش خود اقتدار طبیعی را کسب می‌کنند. شایان ذکر است که حکایات مربوط به حرفه خود یا نحوه برخورد شما با موضوعی مشابه را با مشکلی که در حال حاضر کارکنان شما با آن روبرو هستند به اشتراک بگذارید.
تخصص
ممکن است تجربه زیادی نداشته باشید. در واقع، شما حتی ممکن است خود را در مقابل کارکنانی بیابید که تجربه بیشتری از شما دارند. اینجاست که تخصص شما مطرح می‌شود. شما باید در تیم خود بهترین باشید، کسی که همیشه در پیشرفت‌ها پیشرو است. استانداردهای بالایی را که باعث شده شما نقش مدیریت تیم را به دست آورده برجسته ساخته و روی آنها تمرکز کنید.
نقش آفرینی واقعی
همیشه واقعی بودن و نشان دادن شخصیت واقعی می‌تواند کمک کند تا اقتدار بیشتری در محیط کار داشته باشید. بعضی از مدیران فکر می‌کنند که رفتارهای تصنعی ممکن است به آنها کمک کند تا جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر به نظر برسند؛ در حالی که این طور نیست و بدتر نتیجه معکوس خواهد داشت.
انتقاد
اشتباه کردن یعنی انسان بودن. همه ما از جمله کارکنان شما و خود شما اشتباه می‌کنیم. خود را برای آموختن چیزهای جدید و مایل به شنیدن انتقاد آماده نشان دهید. به طور فعال از کارکنان خود بازخورد بگیرید و برای ارتقای مهارت‌های رهبری خود تلاش کنید و در صورت اشتباه، دستان خود را بالا بگیرید. در عین حال، مرزهای مشخصی را تعیین کنید تا کارکنان شما بدانند خط قرمزها کجا هستند.
شوخ طبعی
طنز تا حد زیادی به ایجاد رابطه و نشان دادن ظرفیت انسانی شما کمک می‌کند. همیشه زمانی برای خندیدن و صمیمیت بیشتر در نظر بگیرید. این امر نه تنها باعث ارتباط بیشتر شما می‌شود، بلکه به رفع استرس کمک کرده و محیط کار را به مکانی لذت بخش‌تر تبدیل می‌کند. البته مراقبت باشید که حد و ظرفیت این شوخ طبعی به درستی حفظ شده و فاصله میان مدیریت و کارکنان، همچنان تعریف شده باشد.
وابستگی
همانطور که با طنز و همدلی برای ایجاد ارتباط با کارکنان خود تلاش می‌کنید، احساس تعلق خاطر آنها را تقویت خواهید کرد. غالباً مردم رهبران را آنتاگونیست می‌دانند و به طور غریزی نسبت به دستورات آنها مقاومت می‌کنند. این یک اثر جانبی طبیعی نیاز انسان به خودمختاری است. منطقی است که با کارکنان خود در یک سطح بیشتر تعامل داشته باشید تا از یک موقعیت بالاتر. اما در نظر داشته باشید که شوخی و نزدیکی بیش از حد نیز باعث خواهد شد که هیچ کس شما را چندان جدی نگیرد. همه چیز باید در حد متعادل پیش برود.
قابل پیش بینی بودن
حدود و انتظارات و دستورات خود را به وضوح بیان کنید. همه را به خاطر اشتباهات یکسان سرزنش نکرده و برای دستاوردهای یکسان ستایش کنید. اگر به یکی از کارکنان اعتبار بیشتری نسبت به دیگران بدهید، این باعث دلزدگی کارکنان خواهد شد. کارکنان شما اهمیتی نمی‌دهند که روز خوبی دارید یا بد. نکته مهم این است که شما همان فرد قابل پیش‌بینی باشید.
عدالت
با همه برابر رفتار کنید. شما احتمالاً اعضای دلخواه خود را دارید، اما هیچ کس نباید بتواند بگوید آنها چه کسانی هستند. همه کارکنان باید به قوانین یکسانی پایبند باشند و انتظار می‌رود آنها را رعایت کنند. اختلافات را تا آنجا که ممکن است منصفانه حل کنید و در صورت لزوم واسطه‌ای بیاورید. اگر یکی از اعضای تیم احساس کند با او ناعادلانه رفتار شده است، دیگر برای شما احترامی قائل نخواهد بود.
سخن پایانی
در بالا توضیحاتی در خصوص سبک به دست آوردن اقتدار در محیط کار و حفظ آن را عنوان کردیم، شما چه موارد دیگری را تجربه کرده و به این فهرست اضافه می‌کنید؟
همین طور بخوانید:
