۶ جایگاه مهم در تیم بازاریابی
یکی از سوالاتی که امروزه اغلب کسب و کارها با آن دست و پنجه نرم میکنند این است که برای موفقیت تیم مارکتینگ خود، به کدام نقشها (یا چه افرادی) نیاز دارم؟ تیمهای بازاریابی موفق، دارای افراد متخصص برای رسیدن به اهداف خود هستند که شایستگی، مهارت و زمان کافی برای اجرای صحیح کارهای مختص به نقش خود برای رسیدن به این اهداف کلیدی را دارند. در ادامه این مطلب میخواهیم نقشهای تیم بازاریابی و همچنین اهمیت وجود دو نقشی که در تیم مارکتینگ شما، احتمالا غایب هستند و اینکه چرا به آنها نیاز دارید را بررسی و بیان کنیم.
۱/معاون بازاریابی (VP of Marketing)
معاون بازاریابی، مدیر ارشدی است که به همراه مدیر بازاریابی، تیم مارکتینگ را رهبری میکند. در حالیکه هر دو استراتژیهای بازاریابی را توسعه میدهند، این معاون بازاریابی است که با محققان، کارکنان فروش و مدیران بازاریابی برای نظارت بر اجرای صحیح و به موقع این استراتژیها دست بکار میشود.
یک معاون بازاریابی، استراتژیهایی را توسعه میدهد و روی برنامههای طراحی شده برای ایجاد شناخت برند و تقاضا برای محصولات، نظارت میکند. این میتواند همه چیز را از بازاریابی محصول گرفته تا اینفلوئنسر مارکتینگ تا روابط عمومی و بازاریابی دیجیتال را شامل شود. معاون بازاریابی معمولا با مدیران اجرایی دیگر مانند معاون فروش، مدیر عامل و مدیران بخشهای مختلف همکاری نزدیکی دارد تا اطمینان حاصل کند که استراتژی بازاریابی کلی شرکت آنها، با اهداف کل شرکت هماهنگ است.
۲/ مدیر بازاریابی (Marketing manager)
یک مدیر بازاریابی، بازاریابی یک کسب و کار یا محصول را مدیریت میکند و میتواند مسئولیت چندین واحد در تیم مارکتینگ را بر عهده داشته باشد یا مسئول یک بخش واحد باشد.
مدیران بازاریابی، مشاغل، خدمات، محصولات یا برندها را تبلیغ میکنند. آنها استراتژیهای بازاریابی و قیمتگذاری را توسعه میدهند، به دنبال سرنخهای جدیدی برای توسعه کسب و کار میروند و بر عملکرد افراد تیم بازاریابی نظارت میکنند. آنها همچنین بودجههای بازاریابی را مدیریت میکنند و روندها را تجزیه و تحلیل میکنند.
در واقع مدیران بازاریابی به عنوان پل ارتباطی بین شرکت و مخاطبانشان عمل میکنند. اگر شرکتی محصول یا خدماتی برای فروش دارد، برای انجام و موفقیت در آن به مدیران بازاریابی نیاز دارد.
وظیفه یک مدیر بازاریابی، برنامه ریزی و اجرای استراتژیهای بازاریابی است. این ممکن است شامل شناسایی یک مخاطب هدف برای فروش محصولات یا ارائه خدمات شرکت آنها و کشف نحوه دسترسی به آنها باشد. یک مدیر بازاریابی ممکن است برنامههایی را برای به حداکثر رساندن سود شرکت یا سهام بازار، نظارت بر روندهای صنعتی، و تعامل با مصرفکنندگان برای کشف چگونگی ایجاد بهترین صدای برند و مشتریان وفادار، توسعه دهد.
مدیران بازاریابی وظایف مختلفی دیگری مانند جمع آوری تخمینها و بودجه برای کمپینهای بازاریابی، ارائه آنها برای تایید، همکاری با آژانسهای تبلیغاتی، مشارکت در مذاکرات، تهیه قراردادهای فروش و تبلیغات و بررسی مطالب تبلیغاتی مانند مطالب چاپی، تلویزیون و تبلیغات آنلاین می توانند داشته باشند.
۳/ متخصص مدیریت پرداخت به ازای هر کلیک (PPC)
PPC مخفف Pay Per Click است و مدلی از بازاریابی آنلاین است که در آن تبلیغکنندگان به ازای هر کلیک روی یکی از تبلیغات خود، هزینهای را پرداخت میکنند. به جای کسب بازدید از یک وب سایت به صورت عادی از طریق شیوههای بازاریابی دیجیتال مانند SEO، تبلیغ کنندگان میتوانند بازدید از یک وب سایت را از طریق تبلیغات PPC خریداری کنند.
چیزی که بازاریابی PPC را منحصر به فرد میکند، توانایی تبلیغ کنندگان برای ارائه پیشنهاد برای قرار دادن آگهی در لینکهای حمایت شده موتور جستجو است. پیوندِ حمایت شدهِ تبلیغکننده زمانی قرار میگیرد که فردی عبارت کلیدی مرتبط با کسب و کار، محصول یا خدمات تبلیغکننده را جستجو میکند.
یک متخصص PPC کمپینهای تبلیغاتی اینترنتی پرداخت به ازای کلیک از جمله استراتژی، طراحی، پیاده سازی، سئو و تجزیه و تحلیل عملکرد تبلیغات را مدیریت میکند. این یک نقش چالش برانگیز است که به شدت مورد توجه قرار گرفته است، زیرا به مجموعهای از مهارتهای منحصر به فرد نیاز دارد.
برخی از مسئولیتهای اصلی که یک متخصص مدیریت پرداخت به ازای هر کلیک، بر عهده میگیرد، عبارتند از:
تحقیق کلمات کلیدی: درک اینکه چگونه مردم برای هر محصول یا خدماتی جستجو میکنند، برای یک متخصص PPC ضروری است.
طراحی صفحه فرود (Landing page): تبلیغات شما، کلیک کنندگان را به صفحه فرود هدایت میکند که در آن شما چند ثانیه فرصت دارید تا خوانندگان خود را درگیر کنید و آنها را تبدیل به مشتریان خود بکنید. طراحی و مدیریت این صفحات فرود هنری است که یک متخصص موفق PPC در آن مهارت خاصی دارد.
نظارت بر روند: این کار به تنهایی میتواند یک شغل تمام وقت در یک تیم بازاریابی باشد. گرایشهای سئو و درک چگونگی پیشی گرفتن از الگوریتمهای همیشه در حال تغییر گوگل، زمانی که بر کمپینهای خود تسلط ندارید، شما را مشغول میکند. شما به یک رابطه صمیمانه با مصرف کنندگان نیاز خواهید داشت، بنابراین میدانید که آنها به چه چیزی پاسخ خواهند داد و همچنین چه فناوری هر روز آنها را به سمت محصول یا خدمات مورد ارائه شما، هدایت میکند.
۴/ طراح متمرکز بر (CRO-focused designer) در تیم مارکتینگ
ارزش نام تجاری شرکت شما، اغلب بر اساس کیفیت خلاقیت شما قضاوت میشود. میدانید که یک وبسایت جذاب برای جذب مشتریان ضروری است و برای ساختن وبسایتی که برای افراد جالب و غیر قابل چشم پوشی باشد، نیاز به یک طراحی حرفه ای است. اگر برای طراحی یک وبسایت وقت گذاشتهاید و فکر میکنید آماده است، ممکن است توجه به یک مورد مهم را فراموش کرده باشید و وب سایت شما ممکن است برای نرخ تبدیل (CRO)، طراحی نشده باشد.
در حالیکه بسیاری از افراد برای طراحی ارزش قائل هستند، تیمهای بسیار کمی بر انتقال ارزش بهینه سازی نرخ تبدیل (CRO) به طراحان خود، تمرکز میکنند. امروزه، طراحی دیگر به این معنی نیست که طرح در چشم مخاطب، چگونه به نظر میرسد، بلکه به این است که طرح شما چه اقدامی را تشویق میکند. برای اکثریت قریب به اتفاق کسب و کارهای امروزی، وبسایت آنها وسیلهای است که مشتریان را جذب میکند و باعث فروش میشود.
اگر صفحه شما دارای نرخ پرش بالایی است، به این معنی که مردم از صفحه شما بازدید و تقریبا بلافاصله آن را ترک میکنند، با وجود ظاهر عالی، بهتر است طراحی مجدد بر اساس CRO را در نظر بگیرید. همچنین اگر هنوز طراحی وبسایت برای کسب و کار خود را شروع نکردهاید، میتوانید سایت خود را از ابتدا به روش درست بسازید و در زمان خود صرفه جویی کنید.
CRO مخفف بهینه سازی نرخ تبدیل است. در حالی که تبدیل، بسته به شرکت، صنعت و اهداف شما به معنای چیزهای مختلفی است، ایده این است که کاربری که پس از رسیدن به سایت شما اقدام مورد نظر شما را انجام میدهد تبدیل شود. تعداد کاربرانی که این کار را انجام میدهند تبدیل هستند و تعداد تبدیلها نسبت به تعداد کل افرادی که از سایت شما بازدید میکنند، نرخ تبدیل شما است.
این نرخ به صورت درصد بیان میشود. طبیعتا، شما میخواهید این میزان تا حد امکان بالا باشد، اینجاست که طراح بهینهسازی نرخ تبدیل یا CRO وارد عمل میشود.
۵/ متخصص سئو (SEO specialist)
وب سایت یک شرکت ممکن است شگفت انگیز به نظر برسد، اما اگر بازدیدکنندگان هدفمند را جذب نکرده و آنها را به مشتری تبدیل نکند، کارکردی نداشته و در واقع میتواند تأثیر منفی بر موقعیت کسب و کار شما داشته باشد.
یک متخصص بهینه سازی موتور جستجو نه تنها میتواند به شما در رتبه بندی بهتر وب سایت کمک کند، بلکه میتواند در کشف فرصتهای جدید نیز بسیار موثر باشد.
برای موفقیت یک تجارت بسیار مهم است که وب سایت با آخرین استانداردهای سئو مطابقت داشته باشد.
متخصص بهینه سازی موتورهای جستجو (یا متخصص سئو) شخصی است که وب سایت مشتری را تجزیه و تحلیل میکند و هرگونه تغییر لازم را برای بهینه سازی آن را برای موتورهای جستجو اعمال میکند. این متخصصان نحوه تولید یک محتوا با رعایت اصول سئو را میدانند و در مورد جستجوی کلمات کلیدی، دانش عمیقی دارند. اگر یک شرکت (بزرگ یا کوچک) برای فروش یا بازاریابی خود به ترافیک وب متکی است، استخدام یک متخصص بهینه سازی موتورهای جستجو برای داشتن یک تجارت موفق و سودآور کلیدی است.
متخصص سئو میتواند به شما بگوید که در حال حاضر با چه شرکتهایی در حال رقابت هستید و چه تعداد کاربر در حال جستجوی برند شما هستند و حتی میتواند با برجسته کردن نیازهای مختلف مخاطبان به توسعه محصول و ویژگی شما کمک کند.
این نوع دادهها نه تنها برای هدایت، تولید/فروش، بلکه برای تمام بخشهای دیگر حیاتی است و باید به درستی توزیع شود.
هنگام بررسی یک وب سایت، یک متخصص بهینه سازی موتور جستجو اهداف شرکت را شناسایی میکند و متوجه میشود که مخاطبان هدف چه کسانی هستند. سپس او استراتژیهایی را برای به حداکثر رساندن ترافیک و بهبود رتبه بندی صفحه موتورهای جستجو در نظر میگیرد. این ممکن است با افزودن محتوایی که شامل کلمات کلیدی یا عبارات خاص است، بازنویسی برچسبهای عنوان HTML، رفع مشکلات ساختاری، به دست آوردن لینکهای باکیفیت، آزمایش طرحبندی وبسایت و آزمایش تکنیکهای بازاریابی و تبلیغات، انجام شود.
۶/ توسعه دهنده (Developer)
یک توسعه دهنده، سلاح مخفی و قدرتمند برای موفقیت تیم مارکتینگ است و از مجموعهای از اصول، استراتژیها و تاکتیکهایی که شرکتها برای افزایش آگاهی، پذیرش و حمایت از محصول خود در بین مخاطبان مختلف، استفاده میکند. در نهایت، یک توسعهدهنده، به مخاطبان و مشتریان در مورد ویژگیهای محصول یا خدمات مورد ارائه شما، آموزش میدهد، به آنها کمک میکند تا مشکلات خود را با استفاده از محصول شما حل کنند و نتیجه نهایی ایت امر، افزایش تقاضا و استفاده از محصول است.
توسعه دهندگان معمولا فنی تر و عمل گِراتر از مدیران تجاری هستند. توسعه دهندگان اصطلاحات بازاریابی و عملکردهایی که منجر به ایجاد مفاهیم منفی و بی اعتمادی به برند یا ادعاهای شما میشود را شناسایی و از بین میبرند.
توسعهدهندگان بسیار تحلیلی و انتقادی هستند و روی مشکلی کار میکنند که ممکن است محصول شما آن را حل کند یا نکند و سطحی از جزئیات آن را درک میکنند که از سطح درک تیم بازاریابی شما از مشکل پیشی میگیرد. در واقع توسعه دهندگان نمیخواهند در مورد مزایای محصول شما یا مشکلاتی که میتواند حل کند یاد بگیرند، آنها فقط میخواهند ویژگیهای آن را با جزئیات کامل بدانند و ببینند. آنها علاقهای به شنیدن مزایای محصول شما ندارند؛ زیرا آنها (از طریق تجربه عملی) تصمیم خواهند گرفت که آیا محصول شما واقعا مزایایی را دارد که میگویید. بنابراین هنگام استخدام یک توسعه دهنده، این دیدگاهها را در ذهن داشته باشید و مهمتر از آن، به آنها به نحوی دسترسی به محیط عملی محصول یا خدمات مورد ارائه خود بدهید.
دو نقش در تیم مارکتینگ که تا به حال احتمالا به استخدام آنها فکر نکردهاید
ما نقشهای اصلی را که برای موفقیت در تیم مارکتینگ خود به آنها نیاز دارید، معرفی کردیم. اکنون دو نقش را مرور کنیم که احتمالا به استخدام آنها فکر نکردهاید و قطعا میتوانند مزیت رقابتی بزرگی در بازار کسب و کارتان ایجاد کنند.
۷/ متخصص تحلیلگر داده (data scientist) در تیم مارکتینگ
متأسفانه، بسیاری از ما زمانی برای جمع آوری دستی دادهها و سازماندهی اطلاعات نداریم. این جایی است که دستیاران مجازی (VA) وارد عمل میشوند.
متخصصان تحلیل داده، مجموعههای بزرگی از دادههای ساختار یافته و بدون ساختار را جمع آوری و تجزیه و تحلیل میکنند. نقش تحلیلگران داده، ترکیبی از علوم کامپیوتر، آمار و ریاضیات است. آنها دادهها را تجزیه و تحلیل، پردازش میکنند و سپس نتایج را برای ایجاد برنامههای عملی برای شرکت تفسیر میکنند. این افراد، از مهارتهای خود در زمینه فناوریهای به روز و علوم اجتماعی، برای یافتن روندها و مدیریت دادهها استفاده میکنند. آنها از دانش صنعت، درک زمینهای، شک و تردید نسبت به مفروضات موجود برای کشف راهحلهای چالش برانگیز و خلاقانه تجاری، استفاده میکنند.
۸/ بازاریاب محتوایی مبتنی بر حساب (Account-based content marketer)
این نقش، ممکن است یکی حیاتیترین نقشهای یک تیم مارکتینگ باشد که اغلب نادیده گرفته میشود. بازاریاب محتوای مبتنی بر حساب، محتوایی را حول حسابهای خاصی تولید میکند که متناسب با مشخصات مشتری ایدهآل شما باشد. سپس این محتوا را برای مخاطبان مرتبط و مورد نظر شما تبلیغ میکند.
بازاریابی محتوای مبتنی بر حساب، تکنیکهای بازاریابی سنتی و مبتنی بر قیف بازاریابی را با ارائه راهکارهایی بسیار هدفمندتر، ترکیب میکند. قیف بازاریابی یا Marketing Funnel شامل مراحلی است که یک مشتری طی میکند تا به هدف خود، که رفع نیاز خودش است، برسد. یا به طور دقیقتر، قیف بازاریابی مسیری است که ما مشتری را در آن قرار میدهیم تا به هدف خودش برسد.
بازاریابی مبتنی بر حساب، تمرکز شما را از مجموعه وسیعی از افراد به حسابهای خاص یعنی افراد یا سازمانها تغییر میدهد که برای محصول شما مناسب هستند. در واقع، به جای اجرای تکنیکهایی که برای مقابله با مشتریان بالقوه طراحی شدهاند، سعی میکنید توجه تعداد انگشت شماری از افراد یا شرکتها را به سمت خود جلب کنید.
بازاریابی محتوای سنتی شبکه گسترده ای ایجاد میکند و مشتریان بالقوه را با وبلاگها، مقالات سفید، مقالات و خبرنامههای ایمیل پرورش میدهد. بازاریابی مبتنی بر حساب یک رویکرد یکپارچهتر بین تیمهای فروش و بازاریابی است. این موضوع قیف بازاریابی سنتی را تغییر میدهد و با فهرستی متمرکز از افراد مستعد برای تبدیل شدن به مشتری با ارزش بالاتر شروع بکار میکند. در بازاریابی محتوای مبتنی بر حساب، محتوای ایجاد شده برای افراد موجود در لیستهای حساب هدف شما بسیار شخصی سازی شده است. به عبارت دیگر، بیشتر بازاریابی محتوا برای هدایت ترافیک بالای قیف بازاریابی به سمت خرید و وفاداری مشتری، به دست آوردن لینک، جمع آوری ایمیل یا ایجاد آگاهی عمومی از برند استفاده میشود.
سخن پایانی:
اگر مطالعه این مطلب در مورد مهمترین نقشهای تیم مارکتینگ برایتان مفید بود، خواهشمندیم نظرات و دیدگاه ارزشمند خود را در رابطه با این موضوع، با ما و خوانندگان مالتینا بلاگ، در میان گذاشته و محتوای این مطلب را از طریق لینک شبکههای اجتماعی موجود در کنار این صفحه یا سایر راههای ارتباطی، با دوستان و اطرافیان خود به اشتراک بگذارید.
منابع: noodle.com ،martech.org
بیشتر بخوانید: