دورهای را به خاطر دارم که شاعران و نویسندگان جوان با چنگ و دندان سعی در حک کردن نام خود بر روی کتیبهی کهن ادب فارسی داشتند. در این میان فاضل نظری جوان توانست با شایستگی نام خود را به عنوان پدیدهای در این عرصه به ثبت برساند. اگرچه این تکاپو در میان شاعران در جست و جوی شهرت و آوازه همچنان به قوت خود باقی است، اما پس از گذشت دو دهه نام این شاعر غزل سرا همچنان بر این لوح میدرخشد.
انتشار بیش از ۵۰۰ هزار نسخه از آثار این شاعر گرانقدر نشان دهندهی محبوبیت وی در میان اقشار مختلف است. او چنان هنرمندانه احساسات شما را به وادی عشق میکشاند که ناگاه خود را بسیار دورتر از خویشتن و با قلبی آکنده از مهر مییابید. اگر شما نیز به دنبال اطلاعات بیشتری در مورد زندگی هنری و آثار این هنرمند جوان هستید و از علاقه مندان اشعار فاضل نظری می باشید، ما را تا پایان مطلب همراهی کنید.
********************************************
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
پوشاندهاند صبح تو را ابرهای تار
تنها به اين بهانه که بارانیات کنند
يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند
اين بار ميبرند که زندانیات کنند
اي گل گمان مکن به شب جشن میروی
شايد به خاک مردهای ارزانیات کنند
يک نقطه بيش بين رحيم و رجيم نيست
از نقطهای بترس که شيطانیات کنند
آب طلب نکرده هميشه مراد نيست
گاهی بهانه ايست که قربانیات کنند
********************************************
شاید کمتر کسی باشد که تاکنون این غزل مشهور را نشنیده باشد. غزل زیبای “قربانی” سرودهی شاعر غزل سرای ایرانی، فاضل نظری. سبکی از غزل کلاسیک که تک بیت های نابش به سر زبان ها افتاده و خوش درخشیده است! این شعر فاضل نظری به خوبی بیانگر سبک و ظرافت احساسش در سرودن ابیات نغز اوست.
زندگی فاضل نظری
ده روز از شهریور سال ۱۳۵۸ گذشته بود که شهر خمین در استان مرکزی تولد این شاعر غزل سرای پارسی را به خود دید. فاضل نظری دوران دانش آموزی خود را در شهر محل تولد و نیز شهر خوانسار از توابع استان اصفهان گذراند. سال ۱۳۷۶، رسیدن به سن هجده سالگی و قبولی در رشته مدیریت تولید و عملیات دانشگاه شهید بهشتی تهران شروعی بر مهاجرت به تهران بزرگ بود. مهاجرتی که نه تنها پای وی را به عرصهی علم و دانش باز کرد بلکه فضا را برای درخشش به عنوان ستارهای در آسمان شعر هموار ساخت. وی تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکترای همان رشته و دانشگاه ادامه داد.
********************************************
موج عشق تو اگر شعله به دلها بکشد
رود را از جگر کوه به دریا بکشد
گیسوان تو شبیه است به شب اما نه
شب که اینقدر نباید به درازا بکشد
خودشناسی قدم اول عاشق شدن است
وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد
عقل یکدل شده با عشق، فقط میترسم
هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد
زخمی کینه من این تو و این سینه من
من خودم خواستهام کار به اینجا بکشد
یکی از ما دو نفر کشته به دست دگریست
وای اگر کار من و عشق به فردا بکشد
********************************************
فعالیتها و مناصب فاضل نظری
فاضل نظری از سال ۱۳۸۲ نه به عنوان دانشجو که در سمت یک استاد بر روی صندلی دانشگاه شهید بهشتی تهران نشست. وی همچنین سابقهی تدریس در دانشگاه بزرگ تهران در حوزه ی مدیریت را نیز در کارنامه دارد.
سال ۱۳۸۳ در حوزهی هنری تهران فعالیت و برنامه های خود را به طور مستقل از سازمان تبلیغات اسلامی آغاز کرد. این شروع با انتصاب فاضل نظری به عنوان اولین مدیر این نهاد فرهنگی همراه بود. او در مهر ماه سال ۹۱ از سمت خود استعفا داد، اما در دوره ی ۸ سالهی مدیریت خود اقدامات فرهنگی و هنری مهم و قابل توجهی را در راستای بهبود عملکرد این نهاد به انجام رساند. از جمله اقدامات او میتوان به برگزاری کلاسهای آموزشی با حضور پیشکسوتان عرصهی نویسندگی و نقد فرهنگستان زبان و ادب پارسی اشاره کرد. متفکرانی چون ابوالحسن نجفی، زبان شناس، نویسنده، مترجم و سردبیر مجلهی ادبیات تطبیقی؛ حسین پاینده منتقد ادبی، منتقد فیلم و استاد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی؛ رضا سید حسینی، نویسنده و مترجم ایرانی و سرپرست تألیف و ترجمهی مجموعهی شش جلدی فرهنگ آثار.
از دیگر اقدامات ویژهی فاضل نظری بر منصب ریاست این حوزه، توسعهی جشنوارهی فیلم ۱۰۰ بوده است. او توانست با ریاست بر این جشنواره آن را با شعار سینمای اخلاق در سطوح بین المللی گسترش دهد.
فاضل نظری پس از استعفا، در سمت مشاور رئیس حوزهی هنری تهران به فعالیت خود در این راستا ادامه داد.
********************************************
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست
جای گلایه نیست که این رسم دلبریست
هر کس گذشت از نظرت در دلت نشست
تنها گناه آینهها زود باوریست
مهرت به خلق بیشتر از جور بر من است
سهم برابر همگان نابرابریست
دشنام یا دعای تو در حق من یکیست
ای آفتاب هر چه کنی ذره پروریست
ساحل جواب سرزنش موج را نداد
گاهی فقط سکوت سزای سبک سریست
********************************************
اشعار فاضل نظری
فاضل نظری تاکنون شش عنوان کتاب را به انتشار رسانده است. در ادامهی مطلب هر یک از آثار وی را معرفی کرده و نمونهای از اشعارش را خواهیم خواند.
گریه های امپراتور
********************************************
بیقرار توام و در دل تنگم گلههاست
آه! بیتاب شدن عادت کم حوصلههاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصلههاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچلههاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزلههاست
باز میپرسمت از مسئله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مسئلههاست
********************************************
فاضل نظری برای اولین بار شرح عاشقانگیها و بیقراریهای خود را در قالب غزل در کتاب ” گریه های امپراتور ” به چاپ رساند. کتابی که زمستان سال ۱۳۸۲ انتشار یافت و تاکنون ۵۹ مرتبه تجدید چاپ شده است. شاعر غزل سرای جوان توانست در این کتاب با ابزار همیشگیاش یعنی زبانی نرم و شیوا و بازآفرینی فرمهای عاشقانه ی غزل کهن، خود را به دنیای ادبیات و ادیبان ثابت کند. شاید بتوان اصلیترین ویژگی او را سادگی بیان و صراحت گفتار دانست. او عاشقانههایش را با شفافیت و به دور از پیچیدگی به معشوق عرضه میدارد.
خواه ناخواه بیان فاضل نظری ما را به یاد عاشقانههای حافظ و سعدی خواهد انداخت. زبانی که از دیرباز با آن زندگی کردهایم، اینک در رختی مدرن به دنیای ادب پارسی قدم نهاده است. انتخاب هوشمندانهی ردیفها و استفاده از تعابیر و استعارههای رندانه مانع گسستگی غزل فاضل از غزل حافظ شده است.
اقلیت
بیش از سه سال از چاپ کتاب اول و شروع به حرکت قطار موفقیتهای حاصل از آن نگذشته بود که فاضل نظری اقدام به چاپ دومین کتاب خود با عنوان ” اقلیت ” کرد. ناگفته پیداست که اقلیت فاضل در میان اکثریت کتب شعر به چاپ رسیده در سال ۱۳۸۵ خوش درخشید. ۳۷ غزل عاشقانه و بدیع این کتاب، جانی دوباره به نهال نوپای ادبیات معاصر بخشید. ابتکارات فاضل نظری و استفاده از مضامین، استعارات و تلمیحهای زیبا و بهجا اقلیت را در جایگاه کتاب برگزیدهی سال جمهوری اسلامی ایران قرار داد. در زیر غزلی منتخب از این کتاب را شاهد هستیم.
********************************************
عقل بیهوده سر طرح معما دارد
بازی عشق مگر شاید و اما دارد
با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت
سر سربسته چرا اینهمه رسوا دارد
در خیال آمدی و آینه ی قلب شکست
آینه تازه از امروز تماشا دارد
بس که دلتنگم اگر گریه کنم می گویند
قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد
تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است
چه سر انجام خوشی گردش دنیا دارد
عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت
چه سخن ها که خدا با من تنها دارد
********************************************
آن ها
سومین کتاب فاضل نظری که به همراه دو مجموعهی قبلی سبب انتشار “سه گانه ی فاضل نظری” شد “آن ها” نام دارد. مجموعه اشعار فاضل نظری در این سه گانه ابیات مختلفی از حوزه عشق گرفته تا فلسفه را در بر میگیرد. آن ها که در بهار ۱۳۸۸ به چاپ رسید، بعد از گریه های امپراتور بیشترین آمار تجدید چاپ را با عدد ۵۲ به خود اختصاص داده است. آن ها مشتمل بر ۵۱ غزل عاشقانه، عارفانه و نیز اشعاری آئینی در باب انتظار و امام سوم شیعیان است.
********************************************
وضع ما در گردش دنیا چه فرقی می کند
زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی می کند
ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب
وقت مردن، ساحل و دریا چه فرقی می کند
سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی می کند؟
یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می کند
هیچ کس هم صحبت تنهایی یک مرد نیست
خانه من با خیابان ها چه فرقی می کند
مثل سنگی زیر آب از خویش می پرسم مدام
ماه پایین است یا بالا چه فرقی می کند؟
فرصت امروز هم با وعده فردا گذشت
بی وفا! امروز با فردا چه فرقی می کند
********************************************
ضد
فاضل نظری برای نام چهارمین اثر خود “ضد” را برگزید.
” من ضدی دارم
آن قدر فریب کار که آن را
“خود” پنداشته ام
حالا
من از خود برای تو شکایت آورده ام ”
مراد اصلی از این ضد فریبکار خود انسان است. او در اشعاری از این کتاب خود را هدف قرار داده و در اشعاری نیز در جست و جوی خود، عشق و هویتش است.
ضد در بهار ۹۲ منتشر شد و تاکنون خود را به چاپ ۴۰ام رسانده است.
کتاب
کتاب! بله! کتاب نام پنجمین اثر از مجموعه اشعار فاضل نظری است. اگرچه انتخاب این اسم منتقدانی را نیز به همراه داشته است، ولی در نگاهی دیگر میتوان او را بابت خلاقیتش مورد تحسین قرار داد. سال ۱۳۹۵ این کتاب در کمتر از دو هفته به چاپ پنجم رسید. اشعار فاضل نظری در این اثر به مفاهیم عمیقی چون عشق، عنصر ثابت همهی کتابهایش، زندگی، مرگ و انسان میپردازد. علاوه بر این چون دیگر آثار، کتاب هم با اشعاری آئینی همراه است. بسیاری از منتقدان این اثر را از نظر زبان و بیان به کتاب قبلی وی “ضد”، شبیه میدانند.
اکنون
سال ۱۳۹۷ تا کنون را می توان اوج شهرت و محبوبیت فاضل نظری دانست. ۷ مرتبه تجدید چاپ آخرین اثر وی در کمتر از یک هفته سندی بر این ادعاست. فاضل آخرین کتاب خود با عنوان “اکنون” را کمتر از ۲ سال است که روانهی دنیای کتاب و ادبیات کرده و چاپ دوم، سوم و چهارم آن تنها در یک روز انتشار یافت. انتشار این کتاب متقارن با ورود او به آستانه ی ۴۰ سالگی با ۴۰ غزل در باب عشق، مضامین اخلاقی، چالش های اجتماعی، تعلیمی و اشعار آئینی همراه بوده است.
********************************************
مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناه کیست که من با توام تو با دگران
اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن
به جست و جوی تو در چشم خلق خیره شدم
غریبهاند برایم تمام رهگذران
نهان چگونه نگه دارمت ز چشم رقیب
چقدر راهزن اینجاست بین همسفران
عجب ز عشق که هر کس روایتی دارد
از این گذازهی آتشفشان در فوران
خموش باش که با دیگران نمیگویند
رموز تجربه وحی را پیامبران
********************************************
اشعار فاضل نظری در آثار سایر هنرمندان
فاضل به لطف ابیات قوی در تمامی حوزه ها از جمله عشق و عرفان، توانسته علاقه مندان زیادی را حتی میان هنرمندان پیدا کند. اما این بخش بیش از سایرین برای خوانندگان جذابیت داشته است؛ هنرمندان زیادی مانند پرواز همای، محسن چاوشی و این اواخر حجت اشرف زاده از اشعار وی در آثار خود استفاده نموده و بازخورد خوبی از هواداران خود گرفتهاند. آهنگ “خداحافظی تلخ” چاوشی با ترانه ای از فاضل، در همان روزهای اول انتشار غوغایی به پا کرد و حسابی محفل علاقه مندان به این خواننده توانای کشور را گرم نمود. البته این کار جذابیتهای ویژه ای را برای دوستداران فاضل ایجادکرده، چراکه صدای زیبا این خوانندگان اشعار وی را بسیار دلنشین تر نموده و طعم عاشقانههایش را به جان مخاطب مینشاند.
********************************************
من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه
تیرم به خطا میرود اما به هدر، نه
دل خون شده وصلم و لبهای تو سرخ است
سرخ است ولی سرختر از خون جگر، نه
با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!
بدخلقم و بدعهد، زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟
یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر… نه!
********************************************
اگر به دنبال مطالب بیشتری در زمینهی ادب و فرهنگ فارسی هستید ما را در بخش فرهنگ و هنر همراهی کنید! همچنین میتوانید نقطه نظرات خود را در مورد مطلب فوق با ما در میان بگذارید. وبلاگ مالتینا شامل قسمتهای مختلفی است که به راحتی میتوان به گشت و گذار و جستجوی مطالب مورد نیاز خود پرداخت.
مطالب خواندنی پیشنهادی:
مهران مدیری پدیده بی تکرار | از تولد و طوطی طلایی تا تندیس حافظ
معرفی پنج سریال مهم و جدید شبکهی نمایش خانگی
۱۰ فیلم سینمای بالیوود که در تاریخ سینمای جهان ماندگار شدند!