آشنا پنداری تجربه‌ی عجیبی است که در آن احساس می‌کنید یک وضعیت از آن چه که باید آشناتر به نظر می‌رسد. این تجربه بیشتر برای جوان‌ها اتفاق می‌افتد. بسیاری از ما برای اولین بار آشنا پنداری را در سن ۶ تا ۱۰ سالگی تجربه می‌کنیم. در این مقاله تحقیقات اخیر در مورد آشنا پنداری را بررسی می‌کنیم و بیان می‌کنیم که این پدیده چیست، چقدر متداول است و نظر دانشمندان در مورد دلیل اتفاق افتادن آن چیست.

آشنا پنداری یا دژاوو یک کلمه‌ی فرانسوی به معنای “قبلا دیده شده” است. این کلمه تجربه‌ی شگفت انگیز و عجیبی را توصیف می‌کند که زمانی که برایتان رخ می‌دهد احساس می‌کنید چیزی بسیار برایتان آشنا است اما در عین حال می‌دانید که این احساس آشنایی نباید تا این حد قدرتمند باشد. به عنوان مثال ممکن است در حال قدم زدن برای رفتن به مدرسه باشید و ناگهان احساس کنید که قبلا دقیقا در همین وضعیت بوده اید. البته، قبلا در این وضعیت بوده اید، قبل از آن نیز چنیدن بار برای رفتن به مدرسه در همان مسیر راه رفته اید، اما این احساس به قدری قوی است و به آن لحظه متصل است که می‌دانید نباید تا این حد بر شما تاثیر بگذارد (برای توضیحات بیشتر در مورد آشنا پنداری تصویر ۱ را ببینید). تجربه‌های آشنا پنداری معمولا در فیلم‌ها و کتاب‌ها توصیف می‌شوند، زیرا می‌توانند باعث شوند مردم فکر کنند که به گونه‌ای قبلا بخشی از آینده را دیده‌اند. این تجربه‌ها عجیب اما جالب هستند و می‌توانند اطلاعات زیادی در مورد روش کار ذهن به خصوص حافظه به ما بدهند.

کدام یک آشنا پنداری هست و کدام یک نیست؟

تصویر ۱ – کدام یک آشنا پنداری هست و کدام یک نیست؟

A. همه‌ی ما در زندگی خود چیز‌هایی را می‌بینیم و تجربه می‌کنیم که ممکن است بعدا آن‌ها را به خاطر بیاوریم. حافظه‌های ما معمولا بسیار خوب کار می‌کنند و می‌توانیم به احساساتمان در مورد خاطره‌هایی که تجربه کرده ایم اعتماد کنیم. در این تصویر شما برای اولین بار یک ویدیو در مورد میمونی را می‌بینید که سوار بر بزی شده است. پس این ویدیو برای شما یک چیز جدید و بامزه به نظر می‌رسد.

B. گاهی ما چیز‌هایی را می‌بینیم و تجربه می‌کنیم که آن‌ها را می‌شناسیم یا آن‌ها شبیه چیز‌های دیگری به نظر می‌رسند که قبلا دیده ایم. زمانی که این اتفاق می‌افتد و حافظه‌های ما به خوبی کار می‌کنند، ممکن است احساس کنیم این چیز‌ها برایمان آشنا هستند. این احساس کاملا درست است و آشنا پنداری نیست. در این تصویر می‌بینید که یک مرد سوار بر اسب است و کمی شبیه میمون درون ویدیو که سوار بر بز بود به نظر می‌رسد. این که شما دو چیز بسیار شبیه هم دیده اید اتفاقی به نظر می‌رسد، اما احساس آشنا بودن این صحنه برای شما کاملا طبیعی است و احساس شما آشنا پنداری نیست.

C. زمانی که چیزی بسیار آشنا به نظر می‌رسد، چه چیزی باشد که شما می‌شناسید یا نه و این احساس آشنا بودن اشتباه به نظر می‌رسد، در این صورت احتمالا در حال تجربه‌ی آشنا پنداری هستید. شما معمولا متوجه این احساس آشنایی بیش از حد می‌شوید زیرا این احساس خیلی سریع به شما دست می‌دهد و سپس خیلی سریع از بین می‌رود و به یک احساس آشنایی معمولی تبدیل می‌شود. در این تصویر شما اسب‌ها را می‌بینید و ناگهان احساس می‌کنید آن‌ها خیلی برایتان آشنا هستند. می‌دانید که با این که قبلا هم اسب‌ها را دیده اید آن‌ها نباید باعث شوند تا این میزان احساس کنید که برایتان آشنا هستند. سپس، این احساس کمرنگ می‌شود و شما لحظه‌ای در تعجب می‌مانید که چه اتفاقی افتاد. این تجربه‌ی آشنا پنداری است!

در این مقاله متوجه می‌شوید که هر از چند وقت آشنا پنداری را تجربه می‌کنید. سپس درباره‌ی این که محققان چطور درباره‌ی آشنا پنداری تحقیق کرده اند و نظرشان درمورد دلیل رخ دادن این پدیده را می‌خوانید.

آشنا پنداری چقدر متداول است؟

درصد کسانی که آشنا پنداری را تجربه کرده اند احتمالا چیزی میان ۳۰% (۸ در مقیاس ۳۰) و ۱۰۰% (همه در مقیاس ۳۰) است. به دو دلیل مهم از این درصد مطمئن نیستیم. اول این که، نمی‌توانیم از همه‌ی آدم‌های دنیا بپرسیم که آیا این حس را تجربه کرده اند پس باید از نتیجه‌ی به دست آمده از پرسشنامه‌های پر شده توسط گروه کوچکی از مردم استفاده کنیم. این مشکل است زیرا بر حسب این که از چه کسی سوال می‌پرسیم نتایج این پرسشنامه‌ها می‌توانند با هم متفاوت باشند. دوم این که، بر حسب تعریفی که از آشنا پنداری ارائه می‌دهیم مردم ممکن است پاسخ‌های بسیار متفاوتی به پرسش‌ها بدهند. پرسیدن یک سوال به روش‌های متفاوت می‌تواند منجر به تولید نتایج متفاوت شود.

همینطور می‌توانیم با پرسیدن از مردم درباره‌ی این که هر از چند وقت یک بار آشنا پنداری را تجربه می‌کنند اطلاعاتی به دست بیاوریم. دوباره در این حالت نیز پاسخ‌ها بسته به این که آن‌ها چه کسانی هستند و این که ما چطور این سوال را از آن‌ها می‌پرسیم، متفاوت اند. اما بسیاری از مردم تجربه‌های آشنا پنداری خود در چند هفته تا چند ماه گزارش می‌دهند. عموما این به این معنی است که آشنا پنداری چندان متداول نیست پس اگر اخیرا آن را تجربه کرده اید خیلی خوش شانس هستید!

چه کسانی بیشتر آن را تجربه می‌کنند و این پدیده چه معنایی دارد؟

جوان‌ها بیشتر از همه‌ی دیگر افراد آشنا پنداری را تجربه می‌کنند. با این حال، بسته به این که چند سال دارید، ممکن است نیاز باشد تا قبل از تجربه‌ی اولین احساس آشنا پنداری خود کمی ‌صبر کنید. تعداد بسیار کمی ‌از افراد گفتند که برای اولین بار آشنا پنداری را قبل از ۶ سالگی تجربه کرده اند. تعداد بیشتری بیان کردند که اولین تجربه‌ی آشنا پنداری آن‌ها در زمانی قبل از ۱۰ سالگی بوده است. دلیل این که کمی ‌طول می‌کشد تا اولین احساس آشنا پنداری خود را تجربه کنید این است که باید بتوانید تشخیص دهید که این احساس آشنایی که در حال تجربه‌ی آن هستید از آن چه که باید باشد قوی تر است. برای بسیاری از بچه‌ها، این ممکن است کار مشکلی باشد.

تا زمانی که به سنی میان ۱۵ تا ۲۵ سالگی می‌رسید، ممکن است بیشتر از دیگر زمان‌ها آشنا پنداری را تجربه کنید. تعداد گزارش‌های آشنا پنداری افراد بعد از ۲۵ سالگی روند کاهشی یکنواختی دارد. این مسئله ذهن محققان را درگیر کرده است زیرا ما عادت کرده ایم فکر کنیم که با بالا رفتن سن حافظه دچار مشکل می‌شود! این در واقع ممکن است چیز مهمی ‌درباره‌ی آشنا پنداری به ما بگوید؛ این که آشنا پنداری اصلا یک مشکل در حافظه نیست. اگر به آشنا پنداری به عنوان زمانی فکر کنید که احساس تشخیص‌تان نباید تا این حد قوی باشد، متوجه خواهید شد که این در واقع پاسخ بسیار سودمندی است. این به شما اجازه می‌دهد بدانید که در حالی که با شدت زیادی احساس می‌کنید چیزی برایتان آشنا است، این احساس اشتباه است و باید سعی کنید آن را نادیده بگیرید.

آشنا پنداری ممکن است نشانه‌ی داشتن یک ذهن سالم باشد که می‌تواند احساس آشنا بودن‌های نادرست را شناسایی کند. شاید اتفاقی که در افراد بالای ۲۵ سال می‌افتد این است که توانایی آن‌ها در تشخیص سیگنال‌های آشنایی اشتباه ضعیف تر می‌شود و آن‌ها شروع به باور کردن آن‌ها می‌کنند. اما این تنها توضیح برای تغییر تعداد تجربه‌های آشنا پنداری بعد از رد شدن از سن ۲۵ سالگی نیست. آیا می‌توانید به توضیحات دیگر فکر کنید؟

دانشمندان چگونه روی آشنا پنداری تحقیق می‌کنند؟

تحقیقات روی آشنا پنداری در دو دسته جای می‌گیرد: مطالعات بر اساس مشاهدات و مطالعات بر اساس آزمایش. در مطالعات بر اساس مشاهدات، محققان ویژگی‌های تجربه‌ی آشنا پنداری را اندازه گیری می‌کنند (چه کسی این تجربه را داشته است، این تجربه هر از چند بار رخ می‌دهد، چه زمانی اتفاق می‌افتد و غیره) و در نتایج به دنبال الگو‌ها و ارتباطات می‌افتند. مطالعات بر اساس مشاهده به ما گفته اند که افراد جوان تجربه‌ی آشنا پنداری بسیار بیشتری از افراد با سن‌های بالاتر دارند.

در مطالعات بر حسب آزمایش، محققان سعی می‌کنند تجربه‌ی آشنا پنداری را در افراد به وجود بیاورند (یکی از عجیب ترین روش‌های انجام این کار پاشیدن آب گرم به درون گوش افراد است!). ایده‌ی پشت بسیاری از مطالعات آزمایشی این است که اگر بتوانیم چیزی که باعث رخ دادن آشنا پنداری می‌شود را پیدا کنیم، ممکن است بتوانیم فرآیند فکری که باعث به وجود آمدن این پدیده می‌شود را بهتر درک کنیم.

مطالعات آزمایشی روی آشنا پنداری جالب به نظر می‌رسند، اما در واقع انجام آن‌ها بسیار مشکل است. ما از آزمایشات بسیاری که در ۱۰ سال گذشته انجام شده اند، می‌توانیم بگوییم که در واقع خیلی ساده است که باعث شوید مردم بگویند که آشنا پنداری را در یک آزمایش تجربه کرده اند. اما اغلب نمی‌توانیم از این موضوع مطمئن باشیم که مردم واقعا آشنا پنداری را تجربه کرده اند یا تنها حرفش را زده اند. مشکل این است که مردمی که این در این آزمایشات شرکت می‌کنند دوست دارند پاسخ “درست” را به آزمایش کننده بدهند.

به عنوان مثال، اگر معلم شما از کل کلاس بپرسد که آیا تجربه‌ی آشنا پنداری را داشته اید و شما فکر کنید که همه دستشان را بالا می‌برند تا بگویند بله، شما هم ممکن است همین کار را انجام دهید، حتی اگر از آن مطمئن نباشید. این موضوع هیچ اشکالی ندارد؛ این روش معمولی برای پاسخ دادن به سوالات است. مشکل این است که این کار را برای محقق سخت می‌کند که بداند آیا کسانی که می‌گویند آشنا پنداری را تجربه کرده اند آیا واقعا آن را تجربه کرده اند یا تنها سعی دارند با پاسخشان محقق را خوشحال کنند.

چه چیزی باعث به وجود آمدن آن می‌شود؟

این پرسش واقعا مهم است، اما عامل به وجود آمدن آشنا پنداری هنوز به صورت یک راز باقی مانده است. می‌توانیم از افرادی که بیشتر از دیگران تجربه‌ی آشنا پنداری داشته اند سر نخ‌هایی به دست بیاوریم. یکی از این گروه‌ها حاوی کسانی است که دارای وضعیتی به نام “صرع لب گیجگاهی” هستند. صرع باعث می‌شود سلول‌های مغز سیگنال‌های خارج از کنترلی ارسال کنند که همه‌ی سلول‌های مغزی اطراف و گاهی حتی تمام سلول‌های بدن آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این سیگنال‌ها می‌توانند درون سلول‌های مغز مانند دومینو حرکت کنند یعنی هر کدام این ضربه را به دیگری انتقال دهد. این یک حمله نامیده می‌شود و می‌تواند باعث شود افرادی که دچار صرع هستند کمی کنترل افکار و حرکات خود را از دست بدهند. می‌دانیم که حمله در افرادی که دچار صرع لب گیجگاهی هستند از لب گیجگاهی شروع می‌شود. این بخشی از مغز است که در بالای گوش‌ها قرار گرفته است و برای ساخت و یادآوری خاطرات اهمیت دارد (به تصویر ۲ نگاه کنید تا جای لب گیجگاهی را پیدا کنید).

لب‌ها در آشنا پنداری نقش مهمی‌ دارند

تصویر ۲ – لب‌های مغز

این تصویر رنگی از مغز نشان دهنده‌ی لب‌های سمت چپ مغز است. ما فکر می‌کنیم دو تا از این لب‌ها در آشنا پنداری نقش مهمی‌ داشته باشند: لب گیجگاهی (سبز) و لب پیشانی (قرمز).

کسانی که دچار صرع لب گیجگاهی هستند معمولا گزارش می‌دهند که قبل از حمله آشنا پنداری را تجربه می‌کنند، این مسئله برای کسانی که روی آشنا پنداری تحقیق می‌کنند اهمیت دارد. این به ما می‌گوید که آشنا پنداری احتمالا به لب گیجگاهی مغز مرتبط است. در افرادی که داری صرع نیستند، آشنا پنداری می‌تواند یک حمله‌ی کوچک در لب گیجگاهی باشد، اما حمله‌ای که باعث رخ دادن هیچ مشکلی نمی‌شود زیرا قبل از شدت گرفتن متوقف می‌شود. این به این ایده که آشنا پنداری توسط یک احساس قوی آشنایی به وجود می‌آید مرتبط است. این آشنایی توسط سیگنال‌های سلول‌های مغزی درون لب گیجگاهی به وجود می‌آید، اما توسط یکی از دیگر بخش‌های مغز که چک می‌کند که آیا سیگنال‌هایی که به آن فرستاده می‌شوند منطقی هستند یا خیر شناسایی شده و نادیده گرفته می‌شوند. این بخش از مغز که کار چک کردن را انجام می‌دهد ممکن است در لب پیشانی قرار داشته باشد، بخشی از مغز که بالای چشم‌ها قرار گرفته است. می‌دانیم که بخش پیشانی نقش مهمی‌ در تصمیم گیری دارد.

۹ چیز که مغز در حال تجربه‌ی دژاوو سعی دارد به شما بگوید

اگر تا به حال آشنا پنداری را تجربه کرده باشید؛ همان احساسی که به شما می‌گوید کاری که در حال انجامش هستید قبلا اتفاق افتاده است، پس می‌دانید که این تجربه احساسی شبیه بودن در منطقه‌ی گرگ و میش را دارد. اما چیزهایی هستند که مغز شما در حال تجربه‌ی آشنا پنداری سعی دارد که به شما بگوید. در حالی که آشنا پنداری می‌تواند باعث شود احساس کنید کسی را از قبل می‌شناسید، یا در زندگی قبلی خود در جایی بوده اید، از لحاظ علمی ‌این احساسات ممکن همه تنها در ذهن شما باشند. Scientific American گزارش داده است که حملات کوچکی در بخش‌هایی از مغز که مسئول شکل گیری حافظه و بازیابی آن هستند می‌توانند دلیل این باشند که چیزی به طور ناگهان آشنا به نظر برسد، بدون این که قبلا آن را تجربه کرده باشید.

“در هنگام آشنا پنداری، یک اشتباه در تولید سیگنال‌های سیناپسی ممکن است در این مناطق رخ دهد و تصور اشتباهی از این که این اتفاق قبلا رخ داده است را در ذهن شما به وجود بیاورد”، آلن براون، استاد بخش روانشناسی دانشگاهSouthern Methodist  در دالاس این را به مجله‌ی Scientific American گفته است. این حملات کوچک به هیچ عنوان نگران کننده نیستند و مجله‌ی Psychology Today عنوان کرده است که بیشتر از ۷۰ درصد مردم گزارش داده اند که تا به حال آشنا پنداری را تجربه کرده اند. اگر شما هم یکی از آن‌ها هستید، ممکن است چیز‌هایی باشند که مغز شما در هنگام تجربه‌ی آشنا پنداری بخواهد به شما بگوید. آنها چه موضوعاتی هستند؟

تجربه‌ی آشنا پنداری

۱- شما توجه نمی‌کنید

ظاهرا هر چه حواستان بیشتر پرت باشد احتمال این که آشنا پنداری را تجربه کنید بیشتر است. براون به مجله‌ی Scientific American گفت، “کسانی که در حال راه رفتن با گوشی خود پیام ارسال می‌کنند تنها به طور سطحی به مغازه‌ها و دیگر عابران پیاده اطرافشان توجه می‌کنند. آشنا پنداری احتمالا در چنین لحظه‌ای رخ می‌دهد. زمانی که وارد حالت توجه کامل می‌شویم، ممکن است یک دریافت دو گانه‌ی شهودی را انجام دهیم. احساس آشنایی عجیبی ما را فرا می‌گیرد چون یک لحظه پیش به طور ناخودآگاه این صحنه را دیده بودیم.”

۲- این تجربه واقعا اتفاق افتاده است

گاهی وقتی آشنا پنداری را تجربه می‌کنید، ممکن است این تجربه اصلا آشنا پنداری نباشد. احساس آشنا بودن ممکن است برای شما رخ دهد چون شما واقعا تجربه‌ای مشابه را در گذشته داشته اید، اما آن را به یاد نمی‌آورید. براون توضیح می‌دهد، “متون روانشناسی پر از داستان‌هایی درباره‌ی بزرگسالانی است که از یک مکان خاص، مانند یک قلعه، بازدید می‌کنند و با این احساس عجیب که قبلا در این مکان بوده اند مواجه می‌شوند. اما والدینشان شروع به سر نخ دادن به آن‌ها می‌کنند که وقتی بچه بوده اند آن‌ها را به این قلعه آورده اند.” براون اضافه کرد که دیدن چیزی در تلویزیون و تجربه کردن آن در زندگی واقعی هم می‌تواند باعث به وجود آمدن احساس آشنا پنداری شود.

۳- شما دارای یک چشم غالب هستید

در حالی که ممکن است فکر کنید که چشم‌هایتان با هم دیگر جفت و مشابه همدیگر هستند، باید بدانید که بسیاری از مردم دارای یک چشم غالب هستند که می‌تواند به به وجود آمدن احساس آشنا پنداری کمک کند. دکتر مایکل رویزن و دکتر مهمت اوز در مجله‌ی Cleveland Plain Dealer این موضوع را توضیح دادند. “اگر چشم قوی تر قبل از این که هر دو چشم تمرکز کنند و اطلاعات ورودی را به عنوان تجربه‌ی خودآگاه شناسایی کنند، اطلاعاتی را به نیمه خودآگاه ارسال کند، مغز به شما می‌گوید، “من قبلا این را دیده ام.” در حالی که شما این صحنه را یک لحظه پیش دیده اید.”

۴- باید بیشتر بخوابید

بر اساس مطالب وبلاگ آکیرا اوکانر روانشناس و محقق، اگر دچار کمبود خواب هستید و نسبت به حالت عادی بیشتر آشنا پنداری را تجربه می‌کنید، مغز شما احتمالا دارد به شما می‌گوید که باید بیشتر چشمانتان را ببندید. یکی از دلایلی که مردم آشنا پنداری را تجربه می‌کنند به دلیل چیزی است که اختلال در حافظه نامیده می‌شود. اوکانر در مطالب خود بیان می‌کند که مناطقی از مغز که به حافظه مربوط هستند ممکن است با هم درگیر شوند و همین می‌تواند آشنا پنداری را به وجود بیاورد. او درگیری در حافظه را به عنوان آگاهی خودآگاهانه از یک عدم تطابق در سیگنال‌های حافظه که در حال اصلاح هستند، تعریف می‌کند. به علاوه WebMD توضیح می‌دهد که، “بدون خواب کافی، مغز شما حالت مه آلود پیدا می‌کند، توانایی قضاوت شما ضعیف می‌شود و هماهنگی دست و چشم‌های شما متوقف می‌شود.” شاید به همین دلیل است که افراد در هنگام کمبود خواب بیشتر آشنا پنداری را تجربه می‌کنند.

۵- مغز شما سالم است

علی رغم همه‌ی چیز‌های گفته شده در مورد حمله‌های کوچک در مغز، آشنا پنداری در واقع روشی است که مغز با آن سعی دارد به شما بگوید که دارد کارش را درست انجام می‌دهد. زمانی که آشنا پنداری را تجربه می‌کنید مغز شما در حال چک کردن خودش است تا مشخص کند که آیا این احساس یک خاطره واقعی است یا خیر. “ممکن است به این دلیل باشد که سیستم چک کردن عمومی‌کاهش پیدا کرده است و شما توانایی کمتری در تشخیص اشتباه در حافظه‌ی خود را داشته باشید،” اوکانر این حرف را در مجله‌ی New Scientist بیان کرده است. کسانی که به هیچ عنوان آشنا پنداری را تجربه نمی‌کنند، ایده‌های متضادی در ذهنشان درباره‌ی این که آیا چیزی خوب است یا بد وجود دارد. تئوری اوکانر این است که شاید این افراد از ابتدا حافظه‌های بهتری دارند و نیازی به چک کردن مغزشان ندارند. اما کریستوفر مولین در دانشگاه Pierre Mendes-France در گرنوبل در مجله‌ی New Scientist بیان کرده است که، “بدون این که نامهربان باشند، آن‌ها سیستم حافظه‌ی خود را برسی نمی‌کنند.” اما این نظر هنوز مورد بحث قرار دارد.

۶- این اتفاق در زندگی قبلی شما رخ داده است

اگر به زندگی قبلی اعتقاد دارید، دکتر جودیت اورلوف، نویسنده‌ی دید دوم: یک روان درمانگر شهودی برای او داستان می‌گوید و به شما نشان می‌دهد که چطور هوشمندی درون خود را بیرون بکشید، در وبلاگش نوشته است که آشنا پنداری می‌تواند زمانی اتفاق بیفتد که شما چیزی را تجربه می‌کنید که در زندگی قبلیتان رخ داده است. او از مثال زنی که کسی را ملاقات کرد و در همان لحظه می‌دانست که قرار است با او ازدواج کند استفاده می‌کند. این زوج هر دو احساس می‌کردند که در تمام زندگیشان همدیگر را می‌شناخته اند. “موقعیت‌هایی هستند که شبیه ناهنجاری‌هایی در زمان هستند، وقتی که قوانین خم می‌شوند و رمز و راز‌ها کنترل را به دست می‌گیرند. لحظات مسحور کننده‌ای که می‌درخشند. این‌ها آشنا پنداری هستند. آن‌ها می‌توانند هر جایی رخ دهند، در هر زمانی با هر کس.” اورلوف ادامه می‌دهد: “مامور معاملات ملکی ممکن است خانه‌ای را به شما نشان دهد که احساسی آشنا و مناسب دارد، شما به سرعت می‌دانید که این خانه متعلق به شما است. یا شاید زمانی که در یک رستوران هستید و احساس نزدیکی عجیب با زنی دارید که در گوشه‌ی پشتی چتر سایبان نشسته است. اجازه ندهید این فرصت‌ها از دست بروند. به آن‌ها توجه کنید؛ جستجویشان کنید.”

۷- شما در حال تجربه‌ی رویا‌های الهام بخش هستید

این احتمال هم وجود دارد که شما در حال تجربه‌ی رویا‌هایی باشید که پیش از رخ دادن چیزی وقوع آن را به شما اطلاع می‌دهند. چندین نفر را می‌شناسم که این اتفاق برای آن‌ها رخ داده است. یکی از دوستان همیشه  می‌گفت خواب‌هایی می‌بیند و احساساتی دارد که کسی که او می‌شناسد قرار است دچار یک تصادف با ماشین شود. به همین دلیل این دوست از سوار شدن در یک ماشین با این فرد خودداری می‌کرد. این تصادف واقعا اتفاق افتاد و ماشین درب و داغان شد (اما برای آن شخص مشکل جدی پیش نیامد). “این می‌تواند با پیشنهاد این که تجربه‌ای که ما از دیدن یک صحنه‌ی آشنا داریم در واقع به این دلیل است که این اتفاق را در خواب دیده ایم، پدیده‌ی آشنا پنداری را توضیح دهد.” این توضیحات را جیدون کالین-میچل نولان در Listverse نوشته است.

۸- شما در مسیر درستی در زندگی قرار دارید

زندگی مانند پرت کردن یک سری از چیز‌ها به سمت یک دیوار و تماشای این است که کدام یک به آن برخورد می‌کند و ممکن است همیشه از این که در مسیر درستی قرار دارید مطمئن نباشید. بر طبق مطالب یک وبلاگ که توسط رادهیکا مهروترا در Speaking Tree نوشته شده است، آشنا پنداری ممکن است روش مغز برای گفتن این حرف به شما باشد که در زندگی خود در مسیر درستی قرار دارید. این پیامی ‌از سمت بالا است که به شما می‌گوید همین مسیر را ادامه دهید.

۹- شما در حال تجربه‌ی پدیده‌ی چنگال تنظیم کننده هستید

اگر شبیه فاکس مولدر از X-Files باشید و به وجود بیشتر از یک دنیا معتقد باشید، ممکن است بخواهید تصور کنید که آشنا پنداری شما نتیجه‌ی چیزی است که پدیده‌ی چنگال تنظیم کننده نامیده می‌شود. “پدیده‌ی چنگال تنظیم کننده مربوط به زمانی است که فرکانس‌های ذهن یک انسان به طور موقت با فرکانس‌های ذهن دیگر افراد یا بدن‌های ظریفی که در زندگی بعدی زندگی می‌کنند هماهنگ می‌شوند.” این توضیح توسط مرکز تحقیقات ماورایی بیان شده است. دلیل این تجربه‌ی عجیب شما هر چه هست، کاملا طبیعی است و هیچ مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد.

خلاصه‌ای برای آشنا پنداری

آشنا پنداری تجربه ای عجیب و جالب است که در آن چیزی بسیار آشنا به نظر می‌رسد، اما می‌دانیم که نباید تا این حد آشنا به نظر برسد. این تجربه مهم است زیرا نشان می‌دهد که یادآوری در مراحل مختلفی انجام می‌شود، که بعضی از آن‌ها ممکن است اشتباه عمل کنند. افراد جوان بیشتر از دیگران آشنا پنداری را تجربه می‌کنند و این ممکن است نشانه‌ی این باشد که افراد جوان توانایی بالایی در تشخیص زمان‌هایی دارند که مغز سعی می‌کند چیز‌هایی را آشناتر از آن چه هستند به آن‌ها نشان دهد. انجام آزمایشی که باعث شود مردم دچار احساس آشنا پنداری شوند بسیار مشکل است و هنوز نمی‌دانیم چه چیزی در واقع باعث رخ دادن آن می‌شوند، اما همین این موضوع را برای دانشمندان بسیار جالب می‌کند. شاید در آینده، شما دانشمندی شوید که می‌تواند پرده از راز آشنا پنداری بردارد.

در این مطلب کامل در مورد آشنا پنداری و نحوه شکل گرفتن این پدیده و معانی آن صحبت کردیم. اگر شما هم تجربه‌ی اینچنینی داشته اید حتما با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید و در مورد متن نظر دهید. خوشحال می‌شویم از تجربیات شما در این زمینه بهره‌مند شویم. همچنین برای خواندن مقالات بیشتر می‌توانید به وبلاگ مالتینا نگاهی بیاندازید.

 

منابع:

bustle.com

frontiersin.org